مهر امام رضا(علیه السلام) جمعه 87 خرداد 31 :: 1:44 عصر :: نویسنده : تقی عابدی
روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی بکارگیری سلاح های شیمیایی علیه ایران منبع: روزنامه جام جم http://www2.irib.ir/occasions امید است با اقدامات موثر در سطح ملی و بین المللی و تدوین و اجرای صحیح و بدون تبعیض قوانین و مقررات ذیربط بتوان قدم موثری در مقابله با توسعه، تولید و کاربرد سلاح های شیمیایی و میکروبی برداشت و از این راه امنیت مردم را در سراسر دنیا در مقابل اینگونه سلاح های مخرب و کشتار جمعی تأمین نموده و زمینه لازم را برای استفاده صلح آمیز از تجهیزات، عوامل بیولوژیک و اطلاعات و دانش فنی مربوط در جهت اهداف بشر دوستانه فراهم نمود. موضوع مطلب : روابط عمومی و مناسبتها جمعه 87 خرداد 31 :: 1:43 عصر :: نویسنده : تقی عابدی
روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی از این سلاحها برای کشتن افراد و وارد کردن صدمات بسیار جدی و یا ایجاد انواع معلولیت ها در مردم استفاده می شود. این سلاحها بر اساس اثرات مختلفی که بر بدن افراد می گذارد ، به 3دسته تقسیم بندی می شوند. دسته اول سلاحهای هستند که روی سیستم عصبی بدن تاثیر می گذارند. در این دسته GA ، GB ، GD ، GF و VX (متیل فسفوبوتیوئیک اسید , گاز سارین ) قرار دارند. دسته دوم ، اثرات خود را روی پوست به جا می گذارند و شامل HD (گازخردل گوگرد) ، HN (خردل نیتروژن)، L و CX هستند. دسته سوم نیز باعث اختلال سیستم تنفسی بدن می شوند. در این گروه گازهای بی رنگ CG و DP ،کلرین (Cl) و فسفوکلرین (Ps) وجود دارند. از سلاحهای شیمیایی که روی اعصاب اثر می گذارند، قبل و در طول جنگ دوم جهانی استفاده های بی شماری شده است. دسته ی اول: این مواد از نظر شیمیایی وابسته به حشره کش های آلی فسفره هستند. این دسته از سلاحهای شیمیایی مانع از عمل آنزیم استیل کولین استر از می شوند. وقتی مواد شیمیایی این دسته وارد بدن شوند، غلظت استیل کولین را در بدن به بیش از حد لازم می رسانند. ریه ها و چشمها بسرعت این مواد را جذب کرده در کمتر از یک دقیقه بر سیستم عصبی بدن تاثیرات قابل توجهی می گذارند. علایم آن به صورت آبریزش بینی ، ترشح زیاد بزاق ، تنگی قفسه سینه ، کوتاهی تنفس ، تنگی مردمک چشم ، انقباض عضلانی و یا حالت تهوع و انقباض شکم ظهور می کند. دسته دوم سلاحهای شیمیایی که بر روی پوست تاول و سوختگی ایجاد می کنند ، ماندگاری فراوانی در محیط دارند. این مواد روی چشمها ، پوشش مخاطی ، ریه ها ، پوست و اجزای خون اثر گذاشته و اگر از طریق تنفس وارد ریه ها شوند ، بر شدت تنفس اثرات منفی می گذارند و اگر توسط غذا بلعیده شوند ، سبب اسهال و استفراغ می شوند. خردل ها که جزو این دسته هستند به خاطر خواص فیزیکی خود مقاومت و ماندگاری بسیار زیادی در سرما و دماهای معتدل دارند.اگر دو دقیقه از تماس یک قطره خردل با پوست بگذرد، صدمات جبران ناپذیری به این عضو وارد می شود. CX نیز که جزو این گروه است ، پودری کریستالی شکل است که در دماهای 39 تا 40 درجه سانتی گراد ذوب شده و در دمای 129 درجه سانتی گراد به جوش می آید. این ماده را با افزودن موادی خاص در دمای اتاق به حالت مایع درمی آورند. CX دارای بوی بسیار نامطبوعی است. در غلظتهای کم آن سوزش شدید چشم بروز می کند، اما در غلظتهای بالا به پوست حمله کرده و چند میلی گرم آن سبب دردهای زیاد و سوزشهای فراوان شده و زخمهای بدی بر جای می گذارد. برای پیشگیری از اثر این مواد سربازان باید به لباسها و ماسکهای حفاظتی مجهز باشند. دسته سوم از سلاحهای شیمیایی آنهایی هستند که بر دستگاه تنفسی اثر می گذارند. این مواد بشدت به بافت ریه آسیب می رسانند. فسفوژن که خطرناک ترین عضو این گروه است ، برای اولین بار در سال 1915 استفاده شد. این ماده گازی بی رنگ است که در دمای 2/8 درجه سانتی گراد به جوش می آید، بنابراین بسیار فرار و ناماندگار است ، ولی چون غلظت بخار آن 4/3 برابر هوا است ، به مدت طولانی در گودال ها و دیگر مناطق پست زمین باقی خواهد ماند. غلظت زیاد آن پس از چند ساعت سبب مرگ می شود، اما در غلظتهای کم سبب سرفه ، اختناق ، احساس تنگی قفسه سینه ، حالت تهوع و سردرد و غیره می شود. (انواع اول و سوم این سلاح یعنی گازهای سارین و خردل همان هایی هستند که حکومت عراق در جریان جنگ تحمیلی از آنها در برابر رزمندگان ما و حتی مناطق کردنشین خود استفاده کرد.) در این میان ، محققان طرفدار صلح نیز بیکار ننشسته اند و همواره برای یافتن راه حل مبارزه با این سلاحها، مطالعه و تحقیق می کنند. مثلا آنها فهمیده اند اگر موشها مقدار کمی از آنزیمی با نام NTE داشته باشند، نسبت به فسفرهای آلی حساسترند. این موشها کم تحرک تر هستند و شانس مردنشان نسبت به جانورانی که مقدار این آنزیم در بدنشان در حد طبیعی است ، 2برابر بیشتر است ، پس وجود این آنزیم در بدن موشها از اثر فسفرهای آلی جلوگیری می کند. به همین ترتیب ، انسانها نیز ژن این آنزیم را دارند ، پس می توان امیدوار بود که از داورهایی که سطح NTE را افزایش بدهند، برای مبارزه با این مواد شیمیایی استفاده کرد، البته این داروها را باید پیش از حمله گازهای شیمیایی به کار برد. به عبارت دیگر، «هیچ درمانی برای ضایعات مواد شیمیایی وجود ندارد، مگر پیشگیری از تماس انسان ها با این مواد.» اما باید پرسید آینده این سلاحها چیست و ماهیت سلاحهای جدید چه خواهد بود؟ آیا ممکن است آینده ای رویایی در پیش رو داشته باشیم که در آن کاربرد هرگونه سلاح شیمیایی از نظر وجدان تمامی افراد کاری غیرقانونی باشد؟ آیا ممکن است آیندگان روزهای سیاه گذشته را به دست فراموشی بسپارند؟ http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.php?t=4255 منبع : www.jamejamdaily.com موضوع مطلب : روابط عمومی و مناسبتها جمعه 87 خرداد 31 :: 1:42 عصر :: نویسنده : تقی عابدی
نویسنده: فائزه - خسروپور بیات ? منبع: سایت - باشگاه اندیشه پس از عملیات والفجر 8، نیروهای عراقی به قدری از مواد سمی شیمیایی استفاده کردند که در بیمارستان های عقبه ایران جای سوزن انداختن نبود. حدود هفت هزار گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی علیه مواضع نیروهای ایران شلیک شد. ظرف 2 روز هواپیماهای عراقی به طور مداوم بیش از هزار بمب شیمیایی در صحنه عملیات فرو ریختند. اگر چه این نخستین بار نبود اما به شهادت تاریخ این بزرگ ترین نمونه از نوع جنایت های شیمیایی در طول حیات بشر بود که این چنین بر سر مردم غیر نظامی ایران فرود می آمد. سال ها پیش از جنگ هشت ساله ایران و عراق، اروپا ساعت 5 بعدازظهر روز 22 آوریل سوزش گاز کلرین را روی پوست خود حس کرد. شهر ایپر در کشور بلژیک نخستین تجربه جهانیان در استفاده از گازهای سمی و کشنده بود؛ جایی که نیروهای آلمانی بمب های خود را برسر پنج هزار سرباز جبهه متفقین از فرانسوی گرفته تا کانادایی، ریختند و یکی از نقاط تاریک تاریخ را در سال???? به نام خود رقم زدند. بمب هایی که در نتیجه آن 15 هزار مصدوم شیمیایی بر جای ماند و کشته هایی که هرگز فکر نمی کردند با پوست های تاول زده در تابوت سیاه رنگ به خواب ابدی فرو خواهند رفت. پس از شهر ایپر در اروپا حالا نوبت افریقایی ها بود تا سهم خود را از این گازهای شیمیایی ببرند و ایتالیا اسباب این کار را فراهم کرد. دومین حمله شیمیایی که تاریخ آن را به عنوان لکه ننگی بر دامن اروپاییان ثبت کرده است، حمله ایتالیا به حبشه بود. این بار نیز یک کشور ستیزه جو برای درهم شکستن نیروهای مقاومت دست به ابزاری می برد که نتایج آن تا سالیان سال برای کودکان بی گناه آن دیار باقی ماند؛ کودکانی که شاید در آن زمان هنوز به دنیا نیامده بودند، اما سیاست مداران و سربازان ایتالیایی برای آنها گازهای کشنده شیمیایی را به یادگار گذاشتند. به هر صورت همین دو جنگ کافی بود تا بشر را از آن چه خود با دست خود ساخته به هراس آورد و جهان را تا سال ها پای میز مذاکره بنشاند. ژنو پایتخت سیاسی اروپا میزبان نشست کشورهای جهان شد تا بر سر استفاده از این موادشیمیایی تصمیم بگیرند و نتیجه آن در سال 1925 به پروتکل ژنو مشهور شد. کشورهای جهان در این پروتکل، منع به کارگیری عوامل سمی و خفه کننده در جنگ ها را به امضا رساندند و در مقابل قانون شکنان هم قسم شدند. عراق جزو 12 کشور امضاکننده پروتکل بود. اما درگذر ایام، ذهن بشر این معاهده را به دست فراموشی سپرد تا پس از هفتاد سال از جنگ اول جهانی، در دهه 80 میلادی یک کشور متجاوز علیه نیروهای مقاومت دست به جنایتی دیگر بزند. آغاز جنایت در آذر 1361 صدام، دیکتاتور عراقی برای درهم شکستن مقاومت رزمندگان ایرانی در تک های شبانه از مقدار محدودی سولفور موستارد(عامل تاول زا) استفاده کرد. پس از آن در سال 1362 در پیران شهر و پنجوین، سلاح های شیمیایی را کامل و مستقیم به کار گرفت. تا این که در اواخرسال 1363 به علت اعتراض کشورهای اروپایی و نیز علنی شدن ابعاد گسترده کاربرد این جنگ افزارها در جنگ با ایران، موقتا از به کار گیری این سلاح ها در جنگ منصرف شد. اما نخستین اعزام مجروحین شیمیایی ایران به اروپا پس از عملیات فاو در خاک کشور عراق بود. استفاده از سلاح های شیمیایی در بعد وسیع توسط عراق بار دیگر در جریان این عملیات آغاز شد. اوایل زمستان 1364 که رزمندگان ایران با عملیات گسترده خود توانستند شهر فاو عراق را تصرف کنند رژیم عراق آتش سلاح های شیمیایی را به روی سپاه ایران گشود و به این ترتیب نخستین حمله وسیع شیمیایی که مجروحین بسیاری به جا گذاشت در خاک عراق رقم خورد. سکوت کشورهای هم پیمان پروتکل ژنو، چراغ سبزی بود که به صدام نشان داده شد تا دیگر از هیچ جنایتی دریغ نکند. اوایل سال 1366، عراق، از جنگ افزارهای شیمیایی به طور انبوه در جبهه مرکزی سومار استفاده کرد. پس از عملیات والفجر 8، نیروهای عراقی به قدری از مواد سمی شیمیایی استفاده کردند که در بیمارستان های عقبه ایران جای سوزن انداختن نبود. حدود هفت هزار گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی علیه مواضع نیروهای ایران شلیک شد. ظرف 2 روز هواپیماهای عراقی به طور مداوم بیش از هزار بمب شیمیایی در صحنه عملیات فرو ریختند. روز یک شنبه ساعت?/?? بعد از ظهر هفتم تیر سال 1366، برابر با 28 ژوئن???? سردشت مورد حمله شیمیایی قرار می گیرد؛ چیزی که مردمانش حتی در بختک های خوابشان هم تصورش نمی کردند. با وجود این که شهر بمباران شده بود مردم پس از بمباران از پناهگاهها خارج شده و برای دیدن مناطق بمباران شده و کمک به هم نوعان خود عازم این مناطق شدند و خوشحال بودند که کشته و زخمی نداشتند. بعد از مدتی بوی سیرگندیده تمام فضای شهر را فرا گرفت. ناگهان پرندگان از بالای درختان بر روی زمین سقوط کردند و به دنبال آن مردم یکی یکی به روی زمین افتادند زن و مرد؛ کودک نوجوان؛ یکی پس از دیگری. جمهوری اسلامی ایران این تهاجم را غیرانسانی اعلام کرد و شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هسته ای هیروشیما و ناکازاکی نامید. جنایت علیه غیر نظامیان فقط در سر دشت اتفاق نیفتاد. بسیاری از شهرهای ایران مثل مریوان، روستای کلال، قلعه جی و جاهای دیگر نیز با هزاران کشته و مجروح از دست بمب افکن های رژیم بعث در امان نماندند. اما جنون صدام دامن مردم عراق را نیز گرفت؛ این اولین بار بود که بشر به چشم خود می دید دیکتاتوری ملت خود را این چنین قتل عام می کند. بمباران شیمیایی حلبچه ثابت کرد قدرت اروپایی و آسیایی نمی شناسد، هر جا که قدرت یله و بی قید باشد، فساد را هم با خود می آورد. آن وقت جنایت برای صاحب قدرت از آب خوردن هم راحت تر می شود. در 23 مارس 1988 خبرنگار روزنامه انگلیسی گاردین مشاهدات عینی خود را از شهر حلبچه این طور گزارش می کند: سطح کوچه های خاکی و خانه های با خاک یکسان شده این شهر دور افتاده و عقب نگاه داشته شده کردستان پر از اجساد مردان، زنان و کودکان و احشام و حیوانات است که زخم، خون و علائم انفجار رویشان دیده می شود. پوست اجساد به طرز عجیبی بی رنگ است، چشم ها باز و خیره و از حدقه بیرون زده، آب خاکستری رنگی از دهانشان بیرون زده و انگشتانشان پیچ خورده است. معلوم است که درست حین کارهای روزمره مرگ مانند صاعقه بر سرشان فرود آمده. برخی فقط آن قدر توان داشته اند که خود را به آستانه در برسانند. در این جا مادری است که در آخرین لحظه کودکش را به آغوش کشیده، در آن جا پیرمردی خود را میان طفل شیرخواره و آن چه که نمی دانسته چیست، سپر کرده است و... در روز حادثه، 50 فروند هواپیمای ویژه بمباران ارتش عراق که هر یک به 4 عدد بمب شیمیایی 500 کیلویی مجهز بودند، در افق غرب آسمان حلبچه ظاهر شدند. مردم حلبچه، بارها شاهد پروازهای عبوری هواپیمای عراقی از غرب به شرق و به سوی آسمان ایران بوده اند. مردم به تماشای پرواز هواپیماها ایستاده بودند غافل از این که این بار، بمب افکن ها پس از یک گردش به سمت جنوب، با ریختن 200 بمب حاوی مواد شیمیایی مجددا به سمت غرب تغییر مسیر داده و از دور نظاره گر ابر زرد رنگی می شوند که بر آسمان شهر سایه می اندازد. حاصل آن یکی از فجیع ترین صحنه های جنگی، بعد از جنگ جهانی دوم بود. آنها در عرض چند ساعت پنج هزارنفر را به قتل رساندند. این شهر در یازده کیلومتری مرز ایران است و صدام قصد داشت اهالی آن را به خاطر این که از فرصت استفاده کرده و علیه صدام به پا خاسته بودند، تنبیه کند. موضوع مطلب : روابط عمومی و مناسبتها جمعه 87 خرداد 31 :: 1:40 عصر :: نویسنده : تقی عابدی
سازمان ملل در خواب بود ایران تلاش خود را برای مقابله با این حملات در عرصه جهانی گسترش داد. غیر از اعزام مجروحین به کشورهای غربی به خصوص آلمان، اتریش و سوئد، ایران از سازمان ملل متحد خواست تا بر اساس پروتکل ژنو دولت عراق را محکوم کند و مانع از ادامه حملات شیمیایی شود. 18 اسفند ماه 1362 دبیرکل سازمان ملل نخستین هیات را برای بررسی اتهام کاربرد سلاح های شیمیایی توسط عراق اعزام می کند. طی 5 روز بازدید این گروه در منطقه از شواهد کاربرد سلاح های شیمیایی، در 16 فرودین 63 گزارش هیات اعزامی پیرامون ادعای جمهوری اسلامی ایران مبنی بر استفاده عراق از سلاح های شیمیایی، همراه با اظهار تاسف دبیرکل از کاربرد سلاح های شیمیایی، به شورای امنیت تسلیم شد. چهار روز بعد شورای امنیت کاربرد سلاح های شیمیایی را قویا محکوم می کند و از این کشورها درخواست می کند که پروتکل 1925 ژنو در این ارتباط را رعایت کنند. زمستان سال بعد گزارش گروه کارشناسی سازمان ملل متحد که مؤید کاربرد سلاح های شیمیایی توسط عراق علیه نیروهای ایران بود، منتشر شد. و این بار نیز رییس شورای امنیت در بیانیه ای کاربرد سلاح های شیمیایی توسط عراق علیه نیروهای ایرانی و هم چنین ادامه جنگ را قویا محکوم کرد. همراه با موج مخالفت ها ی جهانی با این جنایات جنگی صدام، این کشور حملات شیمیایی خود را به ایران موقتا قطع کرد. با فتح فاو توسط ارتش ایران بار دیگر حملات عراق آغاز شد، اما این بار عراق، ایران را به استفاده از بمب های شیمیایی متهم کرد! در اولین ماه سال 67 هیات سازمان ملل متحد برای بررسی کاربرد سلاح های شیمیایی رهسپار تهران شد. این هیات از 28 تا 31 مارس در ایران و از 8 تا 11 آوریل در عراق کار خود را انجام داد و نتیجه آن شد که شورای سازمان ملل لحن بیانیه جدید را تغییر داد و طی بیانیه ای کاربرد سلاح های شیمیایی رامحکوم کرد؛ در صورتی که ایران هرگز از این سلاح ها استفاده نکرده بود. ادعای عراق درباره حمله شیمیایی ایران به خاک آن کشور از حمله ای گرفته شده بود که ایران به یک مهمات خانه عراقی داشت. در این مهمات خانه انبوهی از موادشیمیایی این کشور نگه داری می شد. به هر صورت مجامع جهانی با ادامه محکومیت دو طرف مخاصمه، عملا در مقابل این رفتار عراق سکوت کردند تا عراق از آخرین ترفندهایش برای پیروزی استفاده کند، اما نتیجه چیز دیگری شد. سکوت؛ ابزاری برای آشتی شرایط جنگ به گونه ای پیش رفت که ایران قطعنامه 598 را در?? تیر 1367 پذیرفت. امام خمینی(ره) با توصیف شرایط سخت ایران، درباره پذیرش قطع نامه گفتند: آری دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت و فردا امتحان دیگری است که پیش می آید و همه ما نیز روز محاسبه بزرگ تری را در پیش رو داریم. من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم ولی با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطع نامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب(می بینم) و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود. هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود، اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلما ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود. پس از پذیرش قطع نامه توسط رهبرکبیر، ایران وارد فاز جدیدی از مناسبات سیاسی شد. حالا نوبت اثبات مظلومیت ایران در مجامع جهانی بود. ضمن این، ایران خود را در شرایطی می دید که می توانست غرامت جنگ را از عراق مطالبه کند. در بند هفت قطع نامه 598 به صراحت اعلام شده بود:ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاش های بازسازی با کمک های مناسب بین المللی پس از خاتمه درگیری تصدیق می گردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست می شود که یک هیات از کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین کند. اما پس از جنگ، ایران به دلایل بسیاری در اجرا و پیگیری این بند ناتوان ماند. در صورتی که در 18 آذر???? عراق به عنوان متجاوز به خاک ایران شناخته شد. با این وجود، تلاش بسیاری از مدافعان حقوق جانبازان شیمیایی درعرصه دادگاه های جهانی بدون حمایت دولت ایران با شکست مواجه شد و ایران علاوه بر این که از وصول بسیاری از غرامت های جنگی خود بازماند، حتی نتوانست از اتباع خود در دادگاه های بین المللی علیه کشورهای غربی حمایت کند؛ کشورهایی که حامیان اصلی عراق در جنگ بودند و عراق بمب های شیمیایی خود را متعلق به آنها می دانست. اوضاع وقتی کمی پیچیده تر شد که ایران حتی در دادگاه هایی که دیگر کشورها برای مجازات عاملان این جنایات برگزار کرده بودند، شرکت نکرد. البته عده ای معتقدند عدم حضور ایران در این دادگاه ها یا به خاطر بی اطلاعی مقامات ایرانی بوده است یا به خاطر موضع صلح جویانه ایران. در این پرونده سعی کردیم با سرک کشیدن در نقاط تاریک این جریان، تا اندازه ای آن را روشن کنیم. بر این باوریم که شفاف شدن بعضی از این نقاط تاریک نه تنها می تواند در آینده این پرونده موثر باشد، بلکه می تواند درسی تاریخی برای ملت ایران باشد؛ چرا که اساس زندگی بر پایه آزمون و خطا، نیازمند بازخوانی خطاهای گذشته است؛ مسیر پیش رو نیازمند صراحت، اعتراف و عمل گرایی است. موضوع مطلب : روابط عمومی و مناسبتها جمعه 87 خرداد 31 :: 1:38 عصر :: نویسنده : تقی عابدی
● منبع: فصل نامه - تاریخ جنگ - شماره 16 سلاحهای شیمیایی در طول جنگ ایران و عراق بعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای بازدارندگی و مقابله و نیز اهرم فشاری در دست رژیم عراق بود که با کیفیت و کمیت دلخواه آن رژیم استفاده شد که نتایج وحشتناکی را به بار آورد .این نتایج ناشی از سکوت مجامع بین المللی و همسوئی قدرتهای استکباری با سیاست های رژیم عراق بود، برای تبیین بیشتر این موضوع تاریخچه مختصر حملات شیمیایی عراق از آغاز تا پایان جنگ مورد بررسی قرار گرفته که در ذیل ارائه میشود: اولین حمله شیمیایی ثبت شده توسط سازمان ملل در جنگ ایران و عراق مربوط به تاریخ 23/10/59 برابر با 13 ژانویه 1981 می باشد که در منطقه ای بین هلاله و نی خزر واقع در 50 کیلو متری غرب ایلام توسط عراق علیه نیروهای ایرانی انجام شد که به شهادت ده تن از این نیروها انجامید. عامل مورد استفاده در این حملات گازهای مختل کننده اعصاب گزارش شده است. براساس گزارشهای منتشر شده، عراق در سال 60 نیز چهار بار در مناطق هویزه، ارتفاعات الله اکبر، پل نادری و خرمشهر اقدام به استفاده از گلوله های شیمیایی نمود که عمدتاً توسط توپخانه یا خمپاره انداز پرتاب گردید.(1) در سال 61 عراق یازده بار از این سلاح استفاده گاز اعصاب بود و توسط توپخانه و خمپاره انداز پرتاب می شد. مناطق مورد استفاده شامل مناطق آبادان، ساوجی (در شمال مریوان)، ارتفاع 175، موسیان، تنکاب (در منطقه شمال غرب)، شلمچه، گردنه بایو (در کردستان)، شرهائی درجنوب بوده که در برخی از این مناطق موارد استفاده مکرر گزارش شده است .در سال مجموعاً 13 نفر در اثر این حملات شهید و 21 نفر مجروح گردیدند. .(2) در سال 62 میزان بکارگیری این سلاح توسط عراق از افزایش قابل توجهی برخوردار شد که از نمونه های آن عملیات والفجر 6 در جبهه مرکزی و عملیات خیبر در جبهه جنوبی می باشد. در این حملات نوع عناصر مورد استفاده و عوامل پرتاب کننده، تنوع بیشتری را شامل گردید. در این سال مجموعاً 45 مورد استفاده عراق از این سلاح گزارش شده است که بیش از چهار برابر سال قبل بود و عناصر شیمیایی مورد استفاده شامل عوامل تهوع زا، تاول زا، خردل، اعصاب و ترکیبی از خردل و تاول زا بوده است. همچنین در این سال علاوه براستفاده از توپخانه بعنوان وسیله پرتاب کننده از هواپیما نیز استفاده شده است .محل حملات انجام شده عمدتا ًتا دی ماه بدلیل تحریک نیروهای خودی در جبهه های شمال غرب و میانی (عملیات والفجر6) در این مناطق گزارش شده است که شامل سومار، رودخانه دویرج، نفرچین، شیوه رش، حاج عمران، پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، ساوجی، سردشت، سومار، ارتفاعات بازی دراز، خراطها، مریوان، روستای سیدلو، سردوش، روستای باینجان (در نزدیکی بانه) ،گرماب، پنجون و پاوه بوده اندکه مجموعاً در این حملات 22 نفر شهید و 2793 نفر مجروح شدند. این حملات بترتیب در شهر پیرانشهر، ارتفاعات قمطره، حوالی پنجون و هور الهویزه از شدت بیشتری برخوردار بود، در این رابطه شهر پیرانشهر و چند روستای مجاور آن در 18/5/62 توسط دو فروند هواپیما بمباران شیمیایی شدند. این تهاجمات رژیم عراق که با استفاده از بمباران هوایی حامل گاز«موستارد» انجام شد، یکصد نقر مجروح باقی گذاشت که 10 نفر از آنها آسیب شدید در اعضای اساسی بدن داشتند و برای مداوا در بیمارستان بستری گردیدند، بقیه نیز از تورم و سوزش شدید در چشمها رنج می بردند، در این تهاجم وحشیانه، گزارش منجر به شهادت مجروحین نداشتیم..(3) همچنین در تاریخ 8 و 5 آبان 1362 شهر بانه و روستاهای اطراف آن مورد حمله قرار گرفت .در این تهاجمات یکبار دیگر گاز موستارد مورد استفاده رژیم عراق قرار گرفت که نتیجه آن 9 نفر شهید و 50 نفر مجروح بود . همچنین حوالی پنجون درتاریخ 16/8/65 توسط هواپیما بمباران شد که به شهادت 17 تن و مجروح شدن 60 تن انجامید، در این حمله هواپیماهای عراقی از گاز اعصاب استفاده کردند. بمباران ارتفاعات قمطره با گاز تاول زا در 23/5/65 با200 زخمی نیز، در این رابطه قابل توجه است. .(4) در خصوص حمله به پیرانشهر کارشناسان سازمان ملل که از محل حمله دیدن کردند مشاهدات خود را چنین گزارش کردند: ما اثرات گاز موستارد را بر روی یک خانواده روستایی به ویژه مادر و دختران دو و چهار ساله اش دیدیم. ما شاهد مرگ دلخراش کودک چهارساله ای از دو ساعت قبل از مرگش بودیم. ما اثرات وحشتناک و دلخراش گاز موستارد را بر بدن زن باردار جوانی که جنین چهار ماهه در شکم داشت از نزدیک مشاهده کردیم.” .(5) با آغاز عملیات خیبر توسط نیروهای خودی در اسفند ماه62 مرحله جدیدی از جنگ آغاز شد. در این ماه نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قسمت بزرگی از جزایر مجنون را که یکی از مراکز استخراج نفت عراق بود به تصرف خود در آوردند ،و پدافند مستحکمی را در آنجا سازمان دادند. تصرف این مناطق در مقایسه با عملیات زمینی در سایر مناطق برای رزمندگان ایران اهمیت برجسته ای داشت. عراقیها به علت اهمیت استراتژیکی این منطقه تصمیم گرفته بودند که اجازه ندهند جزایر مجنون در دست نیروهای ایران باقی بماند. به علاوه نگران این مسئله بودند که مقادیر قابل ملاحظه ای از ذخایر نفتی خود را با ادامه اشغال این جزایر به وسیله رزمندگان ایران در این منطقه از دست بدهند. آنها بمنظور عقب راندن نیروهای ایرانی ابتدا با استفاده از جنگ افزارهای معمولی چندین پاتک اجرا کردند ولی کاری از پیش نبردند و سرانجام به کاربرد عامل عصبی تابون علیه نیروهای مستقر در سنگرها اقدام کردند. با اجرای تک شیمیایی عراق جمهوری اسلامی ایران اعلام داشت که نزدیک به 1700 تن بر اثر پاتک در جزایر مجنون کشته و مجروح شده اند در واقع اگر رزمندگان ایران اقدامات پدافندی خود را بهبود نمی بخشیدند و از جمله مجهز به ماسک ضد گاز، آمپولهای آتروپین خودکار و لباسهای محاظ، نشده بودند، و باد شدید نیز نمی ورزید تلفات آنها از این میزان هم فراتر می رفت .ضایعات کم نیروهای ایران در بهمن ماه سال مزبور مؤید این وضع متحول بوده است .به هر روی عراقیها با وجود تلاشهای زیاد موفق نشدند که رزمندگان ایران را از جزایر مجنون خارج سازند. .(6) جنگ در جزایر مجنون، شاید گسترده ترین کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را تا آن زمان توسط عراق درجنگ تحمیلی در برداشته بود. این حملات بترتیب اسکله 13 آبان، حسینیه، اروندرود، العزیر، شط علی، هورالهویزه، طلائیه، مجنون، البیضه و جفیر را شامل گردید. از بین این حملات، حمله روز 19/12/62 به مجنون، روز 23/12/62 به البیضه و روز 30/12/62 به هور الهویزه از شدت بیشتری برخوردار بود .در این حملات که با هواپیما انجام شد بترتیب543 ، 153 ،370 نفر از نیروهای خودی با عوامل ترکیبی از خردل و تاول زا و همچنین گاز اعصاب مجروح شدند. .(7) در سال 63 میزان حملات شیمیایی نسبت به سال قبل از کاهش نسبی برخوردار بود و به 34 مورد رسید عموماً در منطقه عملیاتی جنوب مخصوصاُ در جزایر مجنون انجام شد و هواپیماها نقش غالبی را در پرتاپ بمبهای شیمیایی ایفا نمودند. در این حملات، تنوع عوامل شیمیایی بکار گرفته شده افزایش یافت و از عوامل خفه کننده، اشک آور، سیانور، تاول زا، اعصاب، خون و خردل استفاده شد. مجموعا ً در این سال در اثر این حملات 1593 نفر از نیروهای خودی مجروح و 23 نفر شهید شدند. .(8) حملات متعدد به جزیره شمالی مجنون در22/12/63 که به شهادت 19 تن و مجروح شدن 35 تن انجامید و همچنین حمله به اسکله شمالی شط علی از شدیدترین حملات بود. حملات شیمیایی عراق در فروردین سال 64 نیز ادمه یافت. در سال 64 علی رغم این که تعداد موارد حمله شیمیایی گزارش شده در این سال10.273 نفر از نیروهای خودی مجروح و 36 نفر شهید شدند که میزان مجروح نسبت به سال قبل تقریبا نه برابر شد .بیشتر حملات در این سال در ماههای فروردین و بهمن و اسفند انجام شد که فروردین ماه ادامه عملیات بدر و در بهمن ماه انجام عملیات والفجر8 و فتح فاو توسط نیروهای ایرانی می باشد .مناطق مورد حمله در فروردین ماه 64 شامل آبادان، خرمشهر، جفیر، پادگان حمید، جزایر مجنون و عین خوش می باشند، که بدفعات مورد حمله قرار گرفت حمله روز 19/1/65 به پادگان حمید که منجر به شهادت 10 تن و مجروح شدن 1.100 نفر از نیروهای خودی گردید شدیدترین حمله در این ماه بوده است. .(9) در این حمله دکتر «مانوئل دومینگوئن» یکی از چهار کارشناس سازمان ملل که مجروحین را مورد بازدید قرار داد در 8 آوریل اعلام کرد که از گاز «ایپریت» و «میدردسیانیک» استفاده شده است. .(10) با شروع عملیات والفجر 8 در منطقه فاو در تاریخ 20/11/64 عراق بار دیگر استفاده از سلاح شیمیایی را تشدید کرد.(11) بطوری که در بهمن و اسفند ماه 64 مجموعا ً17 مورد عملیات آفند شیمیایی توسط عراق علیه نیروهای خودی گزارش شده که عموماً درمنطقه فاو، آبادان و خسروآباد بوده است. در این ماهها همچنین از مناطق جفیر، عین خوش، بانه و سردشت نیز بعنوان مناطق مورد حمله یاد شده است که شدیدترین حمله در جاده فاو – بصره، در تاریخ 24/11/64 انجام شد که منجر به شهادت 23 تن و مجروح شدن 8.477 تن از نیروهای خودی شد.(12) در این عملیات هواپیماهای عراقی از بمبهای حاوی گاز خردل، سیانور، اعصاب و خون استفاده کردند. (13) بی تردید وسعت تهاجمات شیمیایی رژیم عراق در بهمن 1364 در تاریخ جنگهای شیمیایی در جهان بی سابقه است. با آفند والفجر 8 در 21 بهمن 1364 که منجر به سقوط شهر بندری فاو عراق گردید نیروهای عراقی به کاربرد مواد سمی شیمیایی انبوه که تا آن زمان نظیر آن با چنین ابعاد گسترده ای دیده نشده بود، اقدام کردند. از شروع عملیات آفندی والفجر 8 تا اواسط اسفند 1364 متجاوز از 7.000 گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی بر علیه مواضع نیروهای ایرانی شلیک گردید و در طول 20 روز به طور مداوم هواپیماهای عراقی بیش از 1000 بمب شیمیایی در صحنه عملیات. والفجر 8 فرو ریختند که همزمان با تجاوزات وحشیانه عراق به ایران در بسیاری از مواضع، تکهای شیمیایی عراق علیه مواضع، خود نیروهای عراقی، اجرا گردید که در نتیجه نیروهای بعثی تحت تأثیر مقادیر قابل ملاحظه ای مواد سمی شیمیایی قرار گرفتند. یک اسیر جنگی عراق به نام مهدی حبیب جمعی گردان 196 از گارد ریاست جمهوری عراق که در 25 بهمن 1364 در اثر بمباران شیمیایی عراق مجروح شده و در فاو به اسارت نیروهای ایران در آمده بود به خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گفت: زمانی که گردان ما در خط مقدم جبهه به محاصره نیروهای ایران درآمده، ناگهان شماری از هواپیماهای عراق بر بالای سر ما ظاهر شدند و بمبهای شیمیایی خود را بر روی مواضع نیروهای ایرانی و ما که در محاصره آنها بودیم فرو ریختند که در اثر آن تعداد قابل ملاحظه ای از گردان ما مجروح گردیدند که من یکی از آنها هستم .”(14) حملات شیمیایی عراق در سال 65 با افزایش حملات ایران در این سال افزایش یافت بطوری که موارد بمباران تقریباً دو برابر سال قبل و به 79 مورد رسید .در این حملات از عوامل تاول زا، اعصاب، خفه کننده، خردل، خون و برخی موارد ترکیبی از اینها استفاده گردید که میزان حملات انجام شده در زمستان همزمان با انجام دو عملیات مهم کربلای چهار و پنج در شرق بصره از شدت بیشتری برخوردار بود. عموماً جغرافیای مناطق بمباران شده نشان می دهد که مناطق مورد بمباران در این سال تابعی از مناطق عملیاتی می باشد، بطوری که در فروردین ماه همزمان با ادامه عملیات کربلای 8 محور فاو عموماً مورد حمله قرار گرفت و در اردیبهشت و خرداد منطقه مهران و حاج آباد در جبهه های میانی و در شهریور ماه منطقه عملیاتی کربلای دو و در محور عمومی حاج عمران و همچنین محورهای عملیاتی کربلای چهار در جزیره مینو و خرمشهر و آبادان مورد حمله شیمیایی واقع شده است که با توجه به عملیات ارتش (کربلای6) در محور سومار این منطقه نیز مورد بمباران قرار گرفت و در بهمن و اسفند نیز همزمان با کربلای پنج در شلمچه و شرق بصره عمدتاً این محور بمباران شیمیایی گردید. از نظر حجم صدمات وارده، مهمترین حملات در 4/3/65 در مهران و صالح آباد که منجر به مجروحیت 750 نفر گردید و همچنین عملیات روز4/10/65 در محور خرمشهر به محور عرایض– شلمچه که منجر به مجروح شدن 1160 نفر گردید. عملیات روز 20/10/65 در جاده خرمشهر با 3000 مجروح و حمله روز 23/12/65 در ضلع جنوب شرقی جزیره مجنون که منجر به 11 کشته و 540 زخمی شد را می توان از مهمترین حملات شیمیایی این سال دانست.(15) در این حملات عمدتا ًاز گاز اعصاب و تاول زا استفاده شده است .(16) لازم بذکر است که شرایط جوی، سمت و سرعت باد، میزان رطوبت و حرارت محیط، شکل زمین و عوامل مورد استفاده در میزان تلفات بمباران شیمیایی بسیار موثر می باشد.(17) در فروردین سال 66 و بدنبال عملیات پی در پی قوای جمهوری اسلامی ایران در جبهه های غرب و جنوب، بار دیگر عراق سلاحهای شیمیایی را در مقیاس وسیع به خدمت گرفت .در این سال هر چند ، دفعات تک شیمیایی نسبت به سال قبل کاهش نسبی را نشان می دهد اما میزان شهدا و مجروحین از افزایش بالایی برخوردار است بیشترین تعداد آنها در شهر حلبچه می باشد .در فروردین این سال 8 مورد بمباران شیمیایی توسط عراق گزارش شده است که 6 مورد آن در منطقه عملیاتی کربلای 8 در شرق بصره می باشد. انجام این عملیات در محدوده استراتژیک شرق بصره که برای عراق از اهمیت حیاتی برخوردار بود عکس العمل شدید عراق را به دنبال داشت، که به بمبارانهای گسترده شیمیایی موجب گردید بطوری که بین تاریخ های 18 تا21 فروردین اقدام به 6 مورد بمباران گسترده شیمیایی منطقه با هواپیما و خمپاره انداز نمود که در مجموع به شهادت 21 تن و مجروح شدن بیش از 134 تن از نیروهای خودی منجر شد، یکی از دلایل کاهش صدمات نیروهای خودی در این عملیات افزایش کیفی و کمی تجهیزات پدافندی آنها بود. در این عملیات از گازهای تاول زا ،خون و خردل استفاده شد.(18) بدنبال این عملیات و با تغییر تاکتیک نظامی ایران مبنی بر تغییر منطقه عملیاتی از جنوب به شمال و ادامه عملیات در مناطق شمال غرب و کردستان عراق، بعد از این تاریخ ما شاهد بمباران گسترده شیمیایی این مناطق توسط عراق هستیم بطوری که با مهرماه 66 مجموعاً 11 مورد بمباران شیمیایی در روستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتی کربلای 10 (ماؤوت)، روستای بوالحسن و سرول و جومه، بانه، روستای قره باغ در شمال عراق، روستای کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر4 (ارتفاعات ماؤوت )، فتح 7(حلبچه) انجام شده که این حملات عمدتاً با هواپیما صورت گرفته است. در این حملات در مجموع 97 نفر به شهادت رسیدند و حدود 5200 نفر مجروح شدند. در این حملات از عناصر گاز اعصاب و خردل استفاده شده بود.(19) شدیدترین حملات در 27/1/66 در استان سلیمانیه و اربیل عراق و در 7/4/66 در چهار نقطه حومه سردشت انجام گردید. در حمله 7 تیر 66 که یکی از فجیع ترین حملات عراق علیه مناطق مسکونی محسوب می شود، حداقل 4500 نفر از جمعیت دوازده هزارنفری این شهر مجروح شدند. این حمله که بوسیله گاز موستارد (تاول زا) روسی در مناطق مسکونی و مخصوصاً بازار شهر انجام شد منجر به شهادت 130 تن از مردم این شهر شد. به گزارش یکی از کارشناسان سازمان ملل، مجروحین شیمیایی زن و مرد سالخورده 70 ساله تا اشخاص جوان و بچه ها و کودکان را شامل می گردید .این منبع افزود: نوزادان در شکم مادران قبل از تولد از اثرات گاز موستارد آسیب دیده بودند. یک زن باردار 7 ماهه، 5 روز بعد از تهاجم وحشیانه شیمیایی عراق همراه با نوزادش شهید شد. زن باردار دیگری چند روز پس از تهاجم شیمیایی رژیم عراق وضع حمل نمود که در همان روز نوزاد و 12 روز بعد مادر به علت عفونت و تحریکات عفونی در حالی که در بخش آی سی یو تحت مراقبت بودند شهید شدند.(20) در نیمه دوم سال 66 بخاطر تداوم عملیات نیروهای خودی در شمال عراق استفاده از سلاح شیمیایی ادامه یافت که اوج آن در عملیات والفجر 10(اسفندماه 66) در شهر حلبچه بود. استقبال بی سابقه مردم شهر حلبچه از ورود نیروهای ایرانی به آن رژیم بعثی را آن چنان عصبانی ساخت که تصمیم به قتل عام سراسری شهر با استفاده از گاز سیانور گرفت. نویسنده کتاب سوداگری مرگ درباره این بمباران می نویسد: “بعد از بمباران، گزارشگران با صحنه های روبرو شدند که مو بر اندامشان راست شد. نه سربازی در تیررس نگاه بود و به اثری از آن همه بمباران به چشم می خورد. خیابانهای شهر هفتادهزار نفری حلبچه پر از اجساد مردم بود . زن و مرد و کودک و سالخورده در هنگام فرار از فاجعه، از پای در آمده بودند و نقش خیابانهای شهر شده بودند.(21) در این بمباران پنج هزار نفر به شهادت رسیدند و هفت هزار نفر مادام العمر معیوب و فلج شدند. در سال 67 نیز حملات شیمیایی عراق ادامه یافت که از جمله حمله گسترده شیمیایی عراق برای تصرف فاو بود، همچنین در 17 و18 مه 1988 (27 و 28 اردیبهشت 67) ایران اعلام کرد که عراق علیه چند دهکده در منطقه غرب و جنوب ایران از این سلاح استفاده کرده است.(22) در16 ژوئن (26 خرداد67) نیز مجدداً ایران خبر از استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی را داد.(23) که کارشناسان سازمان ملل در بازدید محل مورد اصابت ضمن تأیید استفاده را گاز خردل و عناصر غالب استیدکولین استرلیسن عنوان کردند.(24) در 3 اوت 1988 (12 مرداد 67) نیز ایران اعلام کرد که منطقه شیخ عثمان (مجاورشهر اشنویه) توسط عراق بمباران شده است.(25) کارشناسان سازمان ملل ضمن تأیید حمله، از گاز خردل به عنوان عامل مورد استفاده علیه نظامیان و غیر نظامیان نام بردند و آنرا حمله به وجدان بشری دانستند.(26) به این ترتیب بکارگیری سلاح شیمیایی تا پایان جنگ ادامه یافت و به عنوان سلاحی استراتژیک در جنگ ایران و عراق همیشه مد نظر و مورد استفاده حکام عراقی بود.
منابع و مأخذ (1) علائی، حسین، جنگ شیمیایی و تهدید فزاینده تهران (انتشارات اطلاعات ، 1367، ص 122) (2) همان (3) همان (4) همان ص123 (5) همان ص 118 (6) دافوس، فصلنامه بررسی های نظامی، شماره 14، ص 221 (7) علائی، پیشین، ص 124 (8) علائی ، همان ، ص 132-124 (9) علائی، همان، ص 125،133 (10) S/17127- 24- AP- 1985 (11) معاونت سیاسی ستاد کل مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، از خرمشهر تا فاو ، تهران، نشر سپاه پاسداران ، 1367 ص 194 (12) S/ 17911. 12 march 1986 (13) دافوس، فصلنامه بررسیهای نظامی، شماره 14، ص 216 (14) علائی، پیشین ، ص 126 (15) همان ص 126 (16) S/ 17911. 12 march. 1986 (17) خواجه کاوسی، پیشین ، ص 30 (18) علائی، پیشین ، ص 127 (19) همان (20) علائی ، پیشین ، ص 120 (21) تیرمن، کنت آر- سوداگرای مرگ، ترجمه احمد تدین، تهران موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1373-ص 562،566 (22) S/ 19892. 16. May. 1988 (23) S/ 19942. 16. june. 1988 (24) S/ 20060. 20 july. 1988. P.2 (25) S/ 20084. 3> Aug. 1988 (26) S/ 20134. 19. Aug. 1988. P.11 موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 930103
|