سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
مهر امام رضا(علیه السلام)
سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:36 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

پندهاى کوتاه از نهج البلاغه
نویسنده : هئیت تحریریه بنیاد نهج البلاغه

  1. اگر خدا شریکى داشت
    2.
انگیزه دورى از گناه
     3.
زندگى دنیوى دلیل زندگى اخروى
    4.
در خلوت هم از گناه بپرهیزید
    5 
رابطه عقل و گفتار
    6.
حق یکى است
    7 .
جامعیت قرآن
    8.
خشنودى از کار بدکاران
    9.
لزوم شناخت رفیق راه و همسایه
   10 .
خودرایى و مشورت
   11 .
فضیلت علم بر ثروت
   12.
آنچه بر خود نمى پسندى بر دیگران مپسند
   13.
اندرز پذیرى
   14.
دوستى و خردمندى
   15.
پرهیز از دوستى با...
   16.
هشدار مژده است
   17.
خودپسندى
   18.
اکرام خویشاوندان
    19.
بزرگترین عیب
   20.
همت عالى و شکم پرورى
   21.
آنچه دارى قدر بدان
   22.
تنگدستى و پاکدامنى یا ثروت و زشتکارى
   23.
همه کاره ، هیچکاره
   24.
احترام معلم
   25
ادب آموزى از بى ادبان
   26.
غیبت : کار ناتوانها
   27.
ایمان و راستگویى
   28.
چرا بنده دیگران ؟
   29.
شوخى و عقل
   30
کم بخشیدن یا نبخشیدن
   31.
ایمان چیست ؟
   32.
ستیزه جویى
   33.
چه بسا که یکبار خوردن
   34.
صبر و ظفر
   35.
میانه رو تنگدست نمى شود
   36.
تندخویى دیوانگى است
   37.
حکمت هاى ایمان ، نماز...
   38.
در دوستى و دشمنى اندازه نگهدار
    39
نگاه به زیردستان
   40.
معیار زشتى کارها
   41.
تمرین بردبارى
   42.
زبان عاقل و زبان احمق
   43.
اینچنین مالى از دست نمیرود
   44.
عمل و نسب
   45.
تفاوت اعمال
   47.
آخرت نتیجه دنیا
   47.
عجز آفت است و صبر شجاعت ...
   48.
پرهیز از جایگاه تهمت
   49.
فرصت را از دست ندهیم
   50.
مسئولیت وعده
   51.  
ناتوانتر از ناتوانترین
   52.
رفتار ما گفتار دیگران
   53.
فروتنى توانگران و سرافرازى تهیدستان
   54.
اهمیت نماز جمعه
   55.
نرم خویى زمینه دوستى




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:30 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

مقدمه
دانش آموزان گرامى ، فرزندان عزیز
کتابى که اکنون در دست دارید، با همه کوچکى خود، به وسعت دریاهاى بیکرانه ، و به عظمت کوههاى سر به فلک کشیده است : زیرا آنچه در این کتاب کوچک مى خوانید، بخشى از کلمات و جملات کتاب ارجمندنهج البلاغه است ، که به این صورت ساده ، براى شما فراهم شده است .
این کلمات و جملات ، مانند دانه هاى مروارید درخشان ، که از اعماق دریایى سرشار از مرواریدهاى ناب به دست آمده باشد، مخصوص شما نوجوانان عزیز انتخاب شده است . از این رو، تمامى مطالب این کتاب ، با بیانى ساده ، به زبان فارسى امروز، نوشته شده تا براى شما و دیگر هم سن سالهایتان ، به آسانى قابل درک و آموختن باشد. و از این راه ، شما عزیزان را، با کتابى که پس از قرآن ، عالیترین و گرانقدرترین کتاب انسان سازى است ، آشنا سازد.
با نهج البلاغه ، بیشتر آشنا شویم
زندگى در باشکوه ترین دوره تاریخ کشورمان ، یعنى دوران شکوهمند انقلاب اسلامى ، خوشبختى بزرگى است که نصیب شما نوجوانان عزیز شده است . و بى تردید، نوجوان دانش آموز و درسى خوانده یى که در چنین دوران پرشکوهى زندگى مى کند، کمتر ممکن است که با نام نهج البلاغه آشنا نباشد.
با این حال ، براى آشنائى بیشتر شما، بهتر است به چند نکته اشاره شود: نهج البلاغه ، که نمایانگر گوشه یى از اندیشه بلند و آسمانى حضرت على علیه السلام است . از یکهزار سال پیش ، به صورت کتاب جاودانه ، در اختیار جهان و جهانیان قرار گرفته و دنیا را با تحسین و حیرت روبرو کرده است .
این کتاب ، مجموعه یى از گفتارها، پند و اندرزها، نامه ها و نوشته ها، سخنان کوتاه و پر مغز آن امام بزرگوار است ، که توسط دانشمند بر جسته اسلامى ،سید رضى در پایان قرن چهارم و آغاز قرن پنجم هجرى ، گرد آورى شده است .
سید رضى سخنان والا و نوشته هاى بى همتاى امام علیه السلام را، در کتاب نهج البلاغه ، به سه بخش اصلى تقسیم کرده که ترتیب آنها چنین است 1- خطبه ها
2-
نامه ها
3-
سخنان کوتاه




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:29 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

درباره خطبه ها
نوجوانانى که در ایران انقلابى و اسلامى زندگى مى کنند، بر خلاف نسلهاى گذشته ، به خوبى باخطبه و معنى آن ،آشنا هستند.زیرا یا خود، همراه پدر و مادر و بزرگترهایشان ، در نماز جمعه شرکت مى کنند و خطبه امام جمعه شهرشان را از نزدیک مى شوند .یا بوسیله رادیو و تلویزیون ، که خطبه هاى نماز جمعه را پخش مى کنند، با معنى و مفهم خطبه ، آشنا شده اند .
خطبه ، مجموعه گفتارهایى است ، که امام جمعه ، براى مسلمانانى که در نماز جمعه شرکت کرده اند، بیان مى کند. در این گفتارها، مسائل و مطالب گوناگونى مطرح مى شود، تا ضمن آن ، آگاهى لازم ، به امت مسلمان داده شود: آگاهى هایى در باره توحید و خداشناسى ، اصول عقاید اسلامى ، بحث ها و مسائل قرآن ، فلسفه بعثت پیامبران و مسئله ظهور آخرین امام ، و امامت ، موضوع امت و امامت و هر مسئله دیگرى که مطرح ساختن آنها لازم باشد مانند مسائل گوناگون سیاسى و اجتماعى که در جامعه مسلمانان پیش مى آید. از این رو، امام جمعه در خطبه هاى خود، پیرامون اینگونه مسائل نیز توضیحات لازم را مى دهد، تا ذهن امت مسلمان نسبت به آنها روشن شود و فریب دشمنان خدا و دین خدا را نخورند.
اما باید دانست که خطبه هاى امام على علیه السلام ، مخصوص روزهاى جمعه نبود. بلکه چون در دوران حکومت آن حضرت ، نماز تمام روزهاى هفته به صورت جماعت خوانده مى شد، همیشه براى ایراد خطبه ، فرصت مناسب وجود داشت . امام علیه السلام نیز، هر گاه که مسئله فورى و مهمى پیش مى آمد، که لازم بود با مسلمانان در میان گذاشته شود، بر منبر قرار مى گرفت و به ایراد خطبه و روشنگرى ذهن مسلمانان مى پرداخت .
خطبه هایى که در نهج البلاغه گرد آورى شده ، تنها 238 خطبه ، از صدها خطبه آن حضرت است . با این حال ، بخش خطبه ها، در نهج البلاغه ، از دو بخش بعدى که نامه ها و سخنان کوتاه امام (ع ) را در بر دارد، مفصل تر و بلندتر است .
خطبه هاى نهج البلاغه ، بیشتر در موضوع توحید و خداشناسى ، بحث درباره رسالت و معرفى مقام والاى رسول اکرم (ص )، مسائل و مباحث اسلامى و قرآنى ، مسائل سیاسى و اجتماعى جهان اسلام ، و دعوت مسلمانان به سرکت در جهاد و استقبال از شهادت در راه خدا و دین خدا بیان شده است .
درباره نامه ها
بخش نامه هاى نهج البلاغه ، آثارى را که از قلم گهربار آن حضرت تراوش ‍ کرده است ، در بر دارد. و این آثار، عبارت از نامه هایى است که امام علیه السلام ، پیرامون مسائل و حکومت اسلامى و امت مسلمان ، براى دوستان و نزدیکان ، و حتى براى دشمنان خود نوشته است . همچنین نامه ها و فرمانهایى است که آن حضرت ، براى فرمانداران و استانداران و مسئولان حکومتى امور مسلمانان نوشته ، و در هر یک ، عالیترین اصول حکومت و کشوردارى ، بهترین راه خدمت به مردم ، و بخصوص حفظ حقوق افراد ضعیف و طبقه مستضعف را تعیین کرده ، و کارکنان حکومت اسلامى را، به رعایت یکایک این دستورات ، موظف ساخته است .
علاوه بر اینها، مکاتبات ، و اصولا در تمامى نامه ها و نوشته هاى امام علیه السلام ، علاوه بر مسائل آن روز، از یک سو، اصول زندگى در پرتو اسلام و در حکومت اسلامى بیان شده ، و از سوى دیگر، مسائل تربیتى و اخلاقى و اعتقادى اسلام ، و از دیدگاه آن حضرت روشن شده است .




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:28 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

درباره سخنان کوتاه
سومین بخش نهج البلاغه ، در بردارنده سخنان کوتاه امام علیه السلام است که بیشتر آنها، از یک یا دو جمله فشرده تشکیل شده است .اما همین گفته هاى بسیار کوتاه و یکى دو جمله هایى ، که بین مردم به کلمات قصار معروف شده ، هر یک دریایى از معنى را در خود جاى داده است .کلمات قصار على علیه السلام بیشتر دربردارنده پند و اندرزهاى آن حضرت ، و راهنمایى هاى بى نظیرى درباره روش صحیح اعتقادى و تربیت اسلامى است .
مطالب عمیق و پرمعنایى که در این جمله هاى کوتاه وجود دارد، چنان است که دوست و دشمن ،آن را همچون سایر آثار گسترده و مفصل امام (ع )، پس از قرآن کریم و گفتارهاى رسول اکرم (ص )، عالى ترین راهنماى بشر، براى زندگى پاک و سعادت آمیز دانسته اند. طورى که هر کدام از این سخنان فشرده ، صدها درس زندگى و سرمشق انسانیت ، و خوب بودن و خوب زیستن ، در خود نهفته دارد.
پس از آشنائى مختصر با مطالب سه گانه نهج البلاغه ، اکنون باید گفت که : نهج البلاغه ، علاوه برداشتن مطالب عمیق و معانى والا و ارزنده ، و مفاهیم انسان ساز خود، از لحاظ طرز نگارش نیز مقام ارجمندى دارد .
نثر این کتاب و شیوه نگارش حضرت ، چنان شیوا و دلنشین است ، که در زبان و ادبیات عرب ، هرگز نظیرى نداشته و بعدها در طول چند قرن نیز، نظیرى براى آن پیدا نشده است .و از همین رو، براى آن نام نهج البلاغه یعنى راه و روش شیوایى گفتار و رسایى کلام انتخاب شده است .
شریف رضى کیست ؟
شریف رضى ، معروف به سید رضى دانشمند بزرگ اسلامى در قرن چهارم هجرى است که با گردآورى نهج البلاغه نام خود را در تاریخ اسلام جاودانه کرد.
جد پنجم او، حضرت موسى بن جعفر (ع ) امام هفتم شیعیان است و چون حضرت على (ع ) نیز، جد پنجم امام موسى بن جعفر (ع ) بوده است ، به این ترتیب درمى یابیم که حضرت على (ع )، جد دهم سید رضى است . همچنین از طرف مادر نیز اجداد سید رضى ، با9 نسل فاصله ، به حضرت على (ع ) مى رسند. از این رو معلوم مى شود که سید رضى هم از سوى پدر، هم از سوى مادر، خاندان پاک و شریفى داشته که هر دو از نسل مبارک امام على علیه السلام بوده اند.
سید رضى در سال 359 هجرى قمرى متولد شد و پس از یک زندگى کوتاه ولى پر ثمر 47 ساله ، در سال 406 هجرى درگذشت .
وى از کودکى ، دوشادوش برادرش شریف مرتضى به تحصیل دانش ‍ رفته بود، به زودى هوش فراوان و نبوغ سرشار خود رانشان داد، و از تمامى هم سن سالهاى خود پیش افتاد. به طورى که در نخستین سالهاى جوانى به عنوان یک دانشمند برجسته اسلامى شناخته شد و مورد احترام دانشمندان بزرگ آن زمان قرار گرفت .
سید رضى از آغاز جوانى ، شروع به تحقیقات با ارزشى در زمینه قرآن و اسلام و مسائل اسلامى کرد. حاصل تلاشها و تحقیقات او، چند کتاب با ارزش بود که در قرنهاى بعد نیز، همیشه مورد توجه دانشمندان جهان اسلام قرار گرفته است .
وى در زمینه شعر نیز نبوغ سرشارى داشت ، چنانکه دانشمندان و شعر شناسان ، با مطالعه اشعارى که از او باقى مانده است ، وى را بزرگترین و بهترین شاعر عرب دانسته اند.
اما کتابى که نام او را جویده کرده ، نوشته ها و اشعار و تحقیقات خودش ‍ نیست ، بلکه گردآورى و تدوین همین کتابى که امروز، با نام نهج البلاغه در دنیا مى درخشد. سید رضى ، براى جمع آورى مطالب این کتاب نزدیک 20 سال زحمت کشید. به دهها کتابخانه رفت و صدها کتاب را از آغاز تا پایان به دقت خواند. در آن کتابها، که هر کدام دهها سال پیش نوشته شده بود، آثار مختلفى از على علیه السلام نیز وجود داشت . نویسندگان آن کتابها، هر کدام به مناسبت هاى مختلف ، قسمتهائى از خطبه ها، نامه ها، سخنان کوتاه و پند و اندرزهاى امام علیه السلام را نقل کرده بودند.
اما این آثار، در هیچکدام از آن کتابها، نظم و ترتیب درستى نداشت . بلکه هر نویسنده یى قسمتهایى از آثار امام را، در کتاب خود نقل کرده بود.
از این رو، سید رضى سعى و همت فراوان به کار برد و پس از سالها تحقیق و مطالعه ، در سال 400 هجرى قمرى ، موفق شد آثار پراکنده امام را در سه بخش گردآورى کند و به صورت کتابى جامع ، در جهان فرهنگ و اندیشه انتشار دهد.
باید دانست که نهج البلاغه نیز، در بردارنده تمامى آثار امام (ع ) نیست . اما از تمام کتابهایى که در زمینه گفته ها و نوشته هاى آن حضرت ، پیش از سید رضى ، تدوین و تاءلیف شده بود، پرمطلب تر و داراى نظم و ترتیب بیشتر و به کمال نزدیک است .




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:27 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

چرا این جملات را انتخاب کرده ایم ؟
براستى انتخاب چند گوهر از میان گوهرهاى یک گنجینه پربار، کار دشوارى است . و از آن دشوارتر، انتخاب گوهرهاى معنوى کلام حضرت على (ع ) از گنجینه بى مانند نهج البلاغه است . زیرا وقتى قرنهاست که کلام امام (ع ) را، فروتر از کلام خلق و فراتر از کلام مخلوق مى نامند و مى شناسند، جسارت گستاخى خواهد بود که کسى از میان آنها، چند کلام راانتخاب کند. چون انتخاب کردن ، معمولا به معنى ترجیح و برتر دانستن چیزى از میان چیزهاى دیگر است . و حال آنکه کلام امام (ع ) در چنان حدى از اوج ارزش ‍ و والایى است ، که هیچکدام را نمى توان انتخاب کرد و نسبت به بقیه ترجیح داد.
به این ترتیب ، کارى که در این کتاب کوچک صورت گرفته ، انتخاب کردن ، به معنى ترجیح دادن نیست ، بلکه به منظور آشنا ساختن نوجوانان عزیز، با کوتاه ترین و ساده ترین کلمات و جملات امام (ع ) است .
بدین که خواسته ایم تعدادى از کلمات و جملات کوتاه امام را، که درک و دریافت و آموختن آن ، براى نوجوانان کلاس پنجم ابتدائى آسان ترین باشد، در دسترس آنان قرار دهیم . از این رو، در این مجموعه کوچک ، ساده ترین جمله ها را انتخاب کرده ایم ، نه بهترین آنها را. زیرا ستارگان و تابناک کلام امام (ع )، در آسمان روشن و گسترده . نهج البلاغه ، همه ،بهترین ووالاترین هستند.
کوشش کرده ایم تا جملات این کتاب ، در زمینه هاى گوناگون سخنان زندگى بخش ، و پندها و راهنمایى هاى انسان امام (ع ) باشد.
تعدادى از جملات درباره توحید و خداشناسى ، تعدادى دیگر در موضوع راز آفرینش انسان و سایر موجودات ، تعدادى از آنها پیرامون ارتباط انسان با خلق خود، و بیشترین آنها، درباره مربوط به روشهاى تربیتى و اخلاقى اسلام ، و پندهاى امام (ع ) پیرامون شیوه هاى صحیح زندگى فردى و اجتماعى است . این قسمت از جملات امام (ع )، اندرزهایى ساده و قابل اجرا هستند، که عمل به آنها که نه تنها سخت و دشوار نیست ، بلکه آسان و دلپذیر است ، و در عین حال ، آسایش انسان در دنیا و رستگارى او را در آخرت تضمین مى کند.
هر کدام از جمله ها، در ساده ترین صورت ممکن ، به زبان فارسى ساده و آسانى ترجمه شده است .
ممکن است درک کامل کلام امام (ع ) با وجود ترجمه ساده ، باز هم براى نوجوانانى که این کتاب بخاطر آنها تهیه شده است ، دشوار باشد. از این رو، علاوه بر ترجمه کلمات امام (ع )، درباره هر یک ، شرح کوتاهى نیز تهیه کرده و با زبانى درخور درک این گروه سنى ، نوشته ایم ، تا مطالعه آنها، به این فرزندان عزیز، براى درک کلام امام (ع )، بیشتر کمک کند.
امیدواریم این کتاب کوچک ، دریچه اى به روى نوجوانان عزیز بگشاید، تا از راه آن ، به دنیاى پهناور اندیشه هاى امام (ع ) وارد شوند و با تعالیم درخشان اعتقادى و اخلاقى و تربیتى و انسانى اسلام بیشتر آشنا شوند. هیئت تحریر به بنیاد نهج البلاغه




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:27 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

سخنان على علیه السلام ، پیش از سید رضى
سید رضى ، نهج البلاغه را در زمانى گردآورى و تنظیم کرد که حدود 350 سال از شهادت حضرت امیرمؤ منان (ع ) مى گذشت .
مى دانیم که سید رضى مطالب نهج البلاغه را از میان نوشته هاى کتابهاى که قبل از او تالیف شده بود بدست آورد و یکجا گردآورى کرد، و همین نکته آشکار مى کند که پیش از او بسیارى از نویسندگان و محققان دیگر، دست به جمع آورى آثار امام (ع ) زده بودند.
به طورى که دانشمندان و تاریخ نویسان در کتابهاى خود نوشته اند پیش از تنظیم نهج البلاغه 22 کتاب دیگر نیز وجود داشت که همه آنها، مثل نهج البلاغه ، شامل سخنان و نامه ها و نوشته هاى امام علیه السلام بود، نخستین کتابى که در این زمینه تدوین شد، سخنرانى هاى على علیه السلام روى منبر نام داشت ، مولف این کتاب کسى بود که در زمان جاهلیت - یعنى پیش از بعثت رسول اکرم (ص ) به دنیا آمد او که بعد از ظهور اسلام ، مسلمان شده بود، پس از رحلت پیامبر (ص ) به جمع یاران على (ع ) پیوست و پس از آن ، تا زمان شهادت امام ، از یاوران وفادار و فداکار او بود.
این شخص که زید بن وهب نام داشت در سال 96 هجرى در گذشت . اما سالها پیش از مرگ ، مطالبى را که خود از زبان امیرالمؤ منین شنیده بود درسخنرانیهاى على (ع ) روى منبر نوشت .
پس از او، بیست کتاب دیگر در این زمینه تنظیم شد. و بالاخره آخرین کسى که پس از سید رضى در این مورد کتابى تدوین کرد، دانشمند برجسته یى به نام ابو عثمان جاحظ بود.
جاحظ در سال 225 هجرى در گذشت و این ، تاریخى بود که سید رضى ، 104 سال پس از آن متولد شد. کتاب جاحظصد سخن از امیرالمؤ منین على علیه السلام نام دارد که سید رضى از مطالب آن نیز مانند مطالب کتابهاى دیگر، استفاده کرده و قسمتهایى از آن را در نهج البلاغه نقل کرده است .
مجموعا هفتاد نفر از دانشمندان قبل از سید رضى خطبه ها و سخن هاى امام على (ع ) را جمع آورى کرده اند که این مختصر را گنجایش ذکر نام همه آنها نمى باشد. (1)




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:26 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی
1. اگر خدا شریکى داشت
لو کان لربک شریک لاتتک رسله .
نامه / 31.
ترجمه :اگر پروردگارت شریکى مى داشت ، فرستادگان آن شریک (یعنى پیامبران آن خدا دیگر) نزد تو مى آمدند.
شرح : خداوند توانائى که ما را، و این دنیاى پهناور و پر از زیبائى را، آفریده است ، خدایى یگانه و بى همانند است .
تمامى پیغمبرانى که براى راهنمایى افراد بشر، به میان مردم آمده اند، با آن که دینهاى گوناگون آورده اند، سخنهایشان درباره خدا، یکسان و همانند بوده است . همه آنها، به پیروان خود گفته اند که : خدا یکى است و شبیه و شریک ندارد.
فرزند عزیز، این را بدان که اگر غیر از پروردگار یگانه و بى شریک ، خدا دیگرى هم وجود داشت ، او را به افراد بشر اعلام دارند، هم مردم را به سوى او دعوت کنند.
ولى در طول میلیونها سالى که از زندگى بشر مى گذرد، واز میان 124 هزار پیغمبرى که براى هدایت مردم آمده اند، هرگز پیغمبرى نگفته است :
من ، از سوى خدایى ، غیر از خداى یگانه ، به سوى شما فرستاده شده ام .
همین موضوع ، دلیل آشکارى است براى آن که بدانى : خداى تو، و آفریدگار و همه افراد بشر، و خالق این جهان بزرگ ، همان خداوند یگانه و بى مانند است که تمام پیغمبران ، از او سخن گفته اند و همه افراد بشر را، به سوى او دعوت کرده اند.




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:25 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

2. انگیزه دورى از گناه
لو لم یتوعد الله على معصیته لکان یجب ان لا یعصى شکرا لنعمه .
ح / 290.
ترجمه :اگر حتى خداوند، بندگانش را،از نافرمانى کردن و گناه ورزیدن نترسانیده بود، باز هم واجب بود که انسان ، مرتکب هیچ گناهى نشود، تا به این وسیله ، در برابر نعمتهاى او سپاسگزارى کرده باشد.
شرح : کسیکه گناه میکند و فرمان خداوند را به جاى نمى آورد، در حقیقت ، نعمت هایى را که خداوند به او داده است ، تباه میکند. زیرا چنین کسى ، براى آن که بتواند گناهى را مرتکب شود، ناچار باید تمام نیروهائى را که در وجودش هست ، به کار ببرد. در حالیکه خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است .
خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است .
فرزند عزیز، کسى را در نظر بگیر، که مى خواهد، بر خلاف فرمان خداوند، مرتکب گناه شود، و بطور مثال ، دست به دزدى بزند:
تمام اعضاء بدن آن شخص ، باید وظایف خود را، با تمام نیرویى که دارند انجام دهند، تا او توانایى انجام چنین گناهى را داشته باشد.
ششهاى او، باید بطور مرتب هواى تازه را به خود بگیرند، تا او نفس بکشد و زنده بماند، قلبش باید بطور منظم در حال تپیدن باشد، تا خون به تمام پیکرش برسد و او را زنده نگاه دارد، چشمهایش باید توانایى دیدن داشته باشند، تا او راه خود را ببیند، پاهایش باید قادر به حرکت و قدم برداشتن باشند، تا او در مسیرى که با چشمش مى بیند، پیش برود، گوشهایش باید توانایى شنیدن داشته باشند، تا او صداى نزدیک شدن مردم را تشخیص ‍ بدهد و از خطر فرار کند، دستهایش باید توانایى کار و حرکت داشته باشند، تا او درها را باز کند و اشیاى را بردارد، مغزش باید کار خود را انجام دهد،تا سایر اعضاى بدنش از آن فرمان بگیرند، و وظایف خود را اجرا کنند... و اگر یکى از این اعضاى ، یعنى یکى از این نعمتهایى که خداوند به انسان داده است ، کار خود را به درشتى انجام ندهد، شخص گناهکار، قادر به انجام گناه نخواهد بود.
پس مى بینى که گناهکار، براى آنکه در برابر خداوند، مرتکب گناه و نافرمانى ، شود، از همان امکانات و نیروهایى استفاده میکند، که خداوند، آنها را، براى انجام کارهاى درست و نیک به او داده است . به این ترتیب ، آیا شخص گناهکار، با انجام هر کدام از گناهان خود، و نعمتها و نیروهایى را که خداوند دارد، تباه و حرام نمى کند؟
البته خداوند، به بندگان خود هشدار داده ، و آنها را از گناه و نافرمانى ، بیمناک کرده است . ولى اگر خداوند چنین بیم و هشدارى هم نداده بود، و اگر انسان آسوده خاطر بود که به خاطر گناهانش کیفر و مجازات نخواهد دید، باز هم حق نداشت نعمتهاى خداوند را تباه کند. یعنى در برابر نعمتهاى دیدن ، شنیدن ، بوئیدن ، حرکت ، تپیدن قلب ، تنفس ششها، اندیشیدن ، توانایى انجام کارهاى گوناگون داشتن ، و هزاران نعمت دیگر، انسان باید قدرشناس باشد، و به - شکرانه این نعمتهاى بزرگ و با ارزش ، هرگز مرتکب گناه و نافرمانى خداوند نشود.




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:24 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

4. در خلوت هم از گناه بپرهیزید
اتقوا معاصى الله فى الخلوات فان الشاهد هو الحاکم .
ح / 324.
ترجمه :در خلوت و تنهایى هم ، از گناه و نافرمانى بپرهیزید، زیرا همان کسى که گناه شما را مى بیند (یعنى خداوند) خودش نیز درباره آن ، داورى خواهد کرد.
شرح : گروهى از افراد کوته فکر هستند، که گمان مى کنند اگر در خلوت و تنهایى ، مرتکب گناه شوند، و کسى شاهد گناه آنها نباشد، از کیفر و مجازات در امان خواهند بود. غافل از آنکه خداوند، در همه جا حاضر است ، و در خلوت و تنهایى هم ، شاهد اعمال بندگان خویش است .
امام صادق علیه السلام مى فرماید: کسیکه در تنهایى مرتکب گناه مى شوند، مثل کسى است که در یک کشتى ، داخل اطاقک خصوص خود، نشسته است و کف آن را سوراخ مى کند. گرچه کسى شاهد این عمل زشت و نادرست نیست ، تا از آن جلوگیرى کند، یا آن شخص را به مجازات رساند، ولى چنین کسى ، مجازات عمل خود را خواهد دید، زیرا به خاطر کار زشت او، دیگران هم صدمه خواهند دید. چون سرانجام ، آب دریا، از سوراخ آن اتاقک بلا خواهد آمد، و همه کشتى را، با تمام سرنشینان آن غرق خواهد کرد.
پس گناه ، اگر در خلوت و تنهایى صورت گیرد، هم شخص گناهکار به مجازات خواهد رسانید، هم به روى جامعه اثر بد خواهد گذاشت .
از سوى دیگر، انسان در رابطه با خدا، باید بداند که : هرچند در خلوت و تنهایى مرتکب گناه شود، و کسى شاهد او نباشد، ولى خداوند، او را مى بیند و شاهد گناهان اوست . به این ترتیب ، شخص گناهکار، در روز رستاخیز، از داورى خداوند توانا و بینا که خود آن گناه را دیده است - هیچ راه فرارى نخواهد داشت .
5. رابطه عقل و گفتار
اذا تم العقل نقص الکلام .
ترجمه :هنگامى که عقل انسان کامل گردد، گفتارش کوتاه مى شود.
شرح : انسان ، هر اندازه که عقل و شعورش بیشتر شود و به سوى کمال برود، به همان نسبت ، کمتر حرف میزند و در عوض بیشتر فکر مى کند.
کسانیکه زیاد حرف مى زنند و جلوى زبان خود را نمیگیرند، عقلشان کم و فکرشان کوتاه است . بهمین دلیل ، هنگام سخن گفتن ، درباره آنچه مى گویند، فکر نمى کنند، و هر چه به زبانشان آید بدون فکر و اندیشه ، بیان مى کنند.
اما برعکس ، افراد عاقل ، تا زمانى که موضوعى را خوب بررسى نکرده اند، و درباره خوب و بد آن نیندیشیده اند، سخنى بر زبان نمى آورند. به همین دلیل ، شخص عاقل ، کمتر حرف میزند، چون مقدارى از وقت خود را، به فکر کردن درباره گفتارى که میخواهد بر زبان آورد، مى گذراند.
حضرت على علیه السلام ، در جمله دیگرى میفرماید: زبان عاقل ، در پشت عقل او قرار دارد.
یعنى : شخص عاقل ، عقل خود را پیش از زبانش به کار مى اندازد. در هر کارى ، اول فکر مى کند، عقل و شعور خود را به کار مى گیرد، و هنگامى که به درستى سخن خود مطمئن شد، زبان به گفتار مى گشاید. در حالیکه شخص ‍ نادان ، پیش از آنکه فکر خود را به کار اندازد، شروع به حرف زدن مى کند، و چه بسا که با سخنان بى معنى و حساب نشده اش ، هم خود و هم دیگران را بزحمت و ناراحتى دچار مى سازد.




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:24 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

3. زندگى دنیوى دلیل زندگى اخروى
عجبت لمن اءنکر النشاه الاخرى و هویرى النشاه الاولى .
ح 126/
ترجمه :در شگفتم ، از کسیکه زندگى این دنیا را مى بیند، و باز زندگى دنیاى دیگر (آخرت ) را قبول ندارد.
شرح : کسیکه با درک و دانائى ، در زندگى این دنیا نظر کند، سراسر دنیا را، پر از نشانه هایى خواهد دید که از قدرت آفرینش خداوند حکایت مى کنند. و کسیکه قدرت آفرینش خداوند را، با عقل و بینش برسى کند، هرگز مسئله آخرت و زندگى پس از مرگ را انکار نخواهد کرد.
اگر ما، با دقت و شعور و انصاف ، به دنیاى خود نگاه کنیم ، به روشنى مى بینیم که انسان و حیوان و گیاه ، و بالاخره تمام موجودات زنده این دنیا، از نیستى به وجود آمده اند. پس خداوند که قادر بوده است این زندگى و این همه موجودات زنده را، ازنیستى به هستى بیاورد، باز هم قدرت آن را خواهد داشت که پس از مرگ و نابودى این موجودات ، یکبار دیگر آنها را زنده کند.
اگر در زندگى انسان دقت کنیم ، از یک نظر، خواهیم دید که خداوند، در همین دنیا هم ، ریشه و اصل زندگى انسانها را دل خاک قرار داده ، و در وقت لزوم ، افراد بشر را، از خاک به وجود آورده است .
ابتدا، ریشه زندگى و اصل وجود ما، در دل همین خاکهاى بیابانى پنهان بوده است . از دل این خاکها، گندم و برنج و سبزى و میوه و دیگر گیاهان خوردنى و روئیده اند. قسمتى از این روئیدنیها را، پدر و مادر ما خورده اند. قسمت دیگرى را نیز حیوانات خورده اند، تا زنده بمانند و بزرگ شوند و به صورت غذاى انسان در آیند. یعنى پدر و مادر ما، وقتى گوشت حیوانات را نیز خورده اند، در حقیقت ، از غذایى استفاده کرده اند که اصل آن ، باز هم از خاک بوده است . به این ترتیب ، پدر و مادر ما، با خوردن خوراکى هایى ، که در هر حال ، از زمین بدست مى آید، به زندگى خود ادامه داده اند و بزرگ شده اند بعد، وجود ما، همچون یک یاخته ، در پشت و شکم آنها، پیدا شده است آنگاه ما شروع به رشد کرده ایم ، صاحب دست و پا و چشم و گوش و مغز و سایر اعضاء بدن شده ایم سرانجام ، به صورت یک انسان کامل ، از شکم مادر، به این جهان قدم گذاشته ایم . تمام این مراحل ، از وقتى که ذرات هستى ما، در دل خاکها بوده ، تا وقتى که این ذرات به وجود پدر و مادر منتقل شده و سپس به صورت انسان در آمده است ، با قدرت آفرینش ‍ خداوند طى شده است .
پس مى بینیم که خداوند، قبلا، یکبار قدرت خود را، در همین دنیا، نشان داده و ما را، از خاک به خود آورده است . به این ترتیب ، خدایى که چنین قدرتى دارد، یکبار دیگر هم ، قادر به انجام این کار خواهد بود. یعنى ، وقتى ما بمیریم و به مشتى خاک مبدل شویم ، دوباره ، در روز قیامت ، خداوند ما را، از دل خاکها بیرون مى آورد، و به ما هستى و زندگى مى دهد، تا براى رسیدگى به حساب کارهایمان ، در صف محشر آماده شویم .




موضوع مطلب :


1   2   3   4   >   
درباره وبلاگ



استخاره آنلاین با قرآن کریم


فال حافظ


بازی آنلاین


تعبیر خواب آنلاین

Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت


روزشمار فاطمیه
روزشمار غدیر
روزشمار محرم عاشورا<\/a>

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 926805