سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
مهر امام رضا(علیه السلام)
سه شنبه 87 خرداد 28 :: 10:1 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

در خارج باید بنشینند وافور بکشند

موقعى که مسایل در شوراى انقلاب مطرح مى‏شد، و اطلاعات خامى داشتیم، در همان حدود به امام هم که گاهى خدمتشان مى‏رفتیم گزارش مى‏دادیم. روز آخر یعنى روز چهارشنبه، که مشخص شده بود ساعت چهار صبح آن روز برنامه دارند، و بناست هواپیماها به تهران آمده و بمباران کنند از جمله منزل امام را، ما فکر کردیم که خدمت امام برویم و مساله را روشن بگوییم، و از ایشان تقاضا کنیم که آن شب را منزلشان نباشند. گرچه مى‏دانستیم که ایشان این طور تقاضاها را نمى‏پذیرند، چون قبلا در آن روزهاى اولى که از پاریس آمده بودند خیلى از این شایعات درباره مدرسه علوى بوده و همین تقاضاها شده بود، ولى ایشان هیچ موقع قبول نمى‏کردند. من و آقاى خامنه‏اى رفتیم خدمتشان و جریان را مشروح گفتیم. ایشان بر خلاف جلسات معمولى که نمى‏خندیدند، و خیلى جدى همیشه برخورد مى‏کردند، آن روز خیلى متبسم و خندان، جلسه را مقدار زیادى با شوخى هم برگزار کردند. یعنى مطمئن بودند که قضیه، قضیه‏اى نمى‏تواند باشد، اول فرمودند:«قابل باور نیست، توى این مردم نمى‏شود کودتا کرد، این کودتاچی ها بالاخره باید از آسمان به زمین بیایند، پس توى این مردم چه جورى ‏مى‏خواهند زندگى کنند؟ این آقایى که مى‏گویند در خارج باید بنشیند وافور بکشد، کى راضى مى‏شود که بیاید به ایران و اینجا کشته شود؟» و از این چیزها... به هر حال وقتى جزئیات را گفتیم قبول فرمودند که چیزى هست.

گفتند:«خوب با این آمادگى که به ما دادید دیگر دلیلى ندارد از خانه بیرون رویم، و اینها به اینجاها نمى‏رسند.» و دعا کردند که خداوند این جوانان و این افرادى را که در جریان هستند توفیق بدهد. (19)

پی نوشت ها:

1- حجة الاسلام و المسلمین آشتیانى - مرزداران - ش 83.

2- آیة الله امامى کاشانى - پیام انقلاب - ش 121.

3- دکتر پور مقدس - از پزشکان معالج امام.

4- حجة الاسلام و المسلمین انصارى کرمانى – سرگذشت هاى ویژه از زندگى امام خمینى - ج 2.

5- سید على اکبر پرورش - نماز جمعه تهران - 10/4/73.

6- حجة الاسلام و المسلمین انصارى کرمانى – سرگذشت هاى ویژه از زندگى امام خمینى - ج 2.

7- دکتر پور مقدس - پاسدار اسلام - ش 96.

8- حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

9- حجة الاسلام و المسلمین على دوانى – سرگذشت هاى ویژه از زندگى امام خمینى - ج 6.

10- دکتر پور مقدس - پاسدار اسلام - ش 96.

11- میر حسین موسوى - حوزه - ش 37 و 38.

12- آیة الله موسوى اردبیلى - روزنامه جمهورى اسلامى - 17/3/73.

13- حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

14- دکتر فاضل - از پزشکان معالج امام.

15- حجة الاسلام و المسلمین امام جمارانى - روزنامه جمهورى اسلامى - ویژه اربعین ارتحال امام.

16- زهرا اشراقى - زن روز - ش 1220.

17- محسن رضایى - شاهد بانوان - ش 168.

18- دکتر محمود بروجردى - ندا - ش 1.

19- حجة الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى - روزنامه اطلاعات - 23/4/54.

بر گرفته ازکتاب: برداشت هایى از سیره امام خمینى (س)، ج 2.

http://www.tebyan.net/Archive/

 

 




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:39 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد. بزرگ بانویی که مهر آمیزترین حکمت الهی، کوثر خاتم شد تا پایان یک رسالت را به آخر رساند، تا به فضل خدا، عطای وجودش در وسعت بی کران عطش ما جاری شود، تا آنگاه بتوانیم از همه سراب ها رها شویم و از چشمه حقیقتش سیراب، با این که کمتر کسی به کُنهِ وجودی او رسیده، ولی برای تشنگان حقیقت امکان دست یابی به ایشان از طریق علم و عمل به گفتار و سیره آن صدیقه کبری میسر است.

 

شأن و منزلت زن

زن در جاهلیت پیش از اسلام، در بدترین دوران عمر خود به سر می برد. در سرزمینی که برای زنان حقوق طبیعی و شئون انسانی قائل نبودند. نور اسلام درخشیدن گرفت و زن را از افکار جاهلی خلاصی بخشید و او را به عروج ملکوتی و افق های روشن نایل گردانید. آری، زن حقیقتی است که در طول تاریخ فراز و نشیب های فراوانی را تحمل کرده و از زنده به گور شدن تا خدایی شدن را به خود دیده است.

آنگاه که اسلام در آسمان تاریک جاهلیت درخشید، به زن عزت بخشید. فرزند دختر را حسنه و برکت خواند و زنان را ریحانه معرفی کرد. زن غیر از حقیقت انسانی، چهره های مختلف دیگری را نیز در خود نهفته دارد که باید آن جلوه های مختلف کشف و آن صورت های گوناگون هویدا شود تا آن گونه که هست، شناسائی و معرفی گردد.

 

حیا و عفت، اساس حفظ عزت و شخصیت

زنِ جامعه اسلامی، با آگاهی کامل از شخصیت والای خویش و با علم به مسائل ضروری زندگی در بُعد معنوی و مادی، و با شناخت دنیا و فرهنگ خود، باید به پاسداری از اصیل ترین فضیلت، یعنی حیا و عفت بپردازد و در پرتو آن، سعادت دنیا و آخرتش را تأمین کند. هیچ عامل معنوی چون حفظ حیا و عفت در سعادت زن مؤثر نیست. ظهور فعلی این ویژگیها در زنان، اساس حفظ عزت و شخصیت انسانی است. امیر مومنان علی (ع) درباره این دو صفت انسانی فرموده اند: حیا، کلید هر خوبی و عفت، منشأ هر خیری است.

 

الگو در قرآن

قرآن کریم، پیامبر اسلام را الگو و انسان کاملی معرفی می کند و در این جهت میان زن و مرد فرقی نیست؛ ولی خلق و خوی ویژه زنانه و احساسات لطیف و عواطف رقیق زن و مسئوولیت هایی که در نظام آفرینش بر دوش او نهاده شده، ایجاب می کند که زنان نیز، الگویی کامل و اسوه ای بی بدیل از جنس خود داشته باشند تا بتوانند آنچه را از زن انتظار می رود و قرآن و سنت نیز آنها را تأیید می کند، در سیره اخلاقی، اجتماعی و خانوادگی تو تبلور یافته بنگرند و به او تأسی جویند. بی تردید، زهرای مرضیه (ع) نسخه وجودی پیامبر اکرم (ع) است ولی در این نسخه وجودی، مسائل بیشتری برای زنان تبلور یافته که در عرصه خانواده و قلمرو اجتماعی مفیدتر و آموزنده تر است.

 

الگوی زنان امت اسلامی

امت اسلامی، همواره زنانی تربیت کرده که شایسته است الگوی دیگران باشند. زن مسلمانِ معاصر از این الگوها کم ندارد؛ چرا که زنانی از بستر تاریخ برخاسته اند که بشریت به وجود آنان افتخار می کند و امت اسلامی از داشتن آنان به خود می بالد. ولی همه این ها باید به یک الگوی مطلق منتهی شوند که کسی جز دخت والامهر پیامبر (ص) و مادر حسنین و زینب قهرمان و ام کلثومِ نام آور نیست. او کسی است که یازده امام معصوم که الگوهای کامل همه انسان ها هستند. از نسل پاک اویند و جُز او، کسی شایسته چنین مقامی نیست. آری، اگر زهرا نبود، راه بی نشان بود و زنانِ خداجوی، سرگردان و گمراه می ماندند.

 

مقام زن در فرهنگ وحی

زن در فرهنگ اسلامی ما، مظهر قداست و پاکی موجب خیر و برکت شناخته شده و از ارزش و احترام فوق العاده ای برخوردار است. هویت زن، هویت جامعه است و در واقع ارزش گذاشتن به زن و کمالات و خدمات بیایان او، ارزش نهادن به همه جامعه است. این ارزش قائل شدن برای زن، فقط در دین مبین اسلام نیست و به طور کلی در فرهنگ وحی از زن به عظمت یاد شده است. برای نمونه می توان به داستان حضرت مریم اشاره کرد. مریم مقدس، تجلی گاه یکی از بزرگ ترین اعجازهای آسمانی معرفی می شود و وجود عیسی (ع) یکی از تجلیات کمال روحانی این زن به شمار می رود. مریم، با تقوا و درایت بود و لحظه ای از توجه به پروردگارش باز نمی ماند و بر اثر همین فضائل، آغوشش مهد پرورش عیسای مسیح گردید.

 

حجاب، تدبیر آفرینش

اسلام که زن را گوهر گرانبهای هستی می داند، حجاب را هم چون صدف، بهترین وسیله برای حفظ و ثبات شخصیت او معرفی کرده است. اسلام مقام زن را در جامعه بالا برده و برای ترقی و سعادت او، خدمات شایان و قابل توجهی انجام داده است. حجب و حیا که از ویژگی های فطری زن است، تدبیر نیکوی آفرینش برای حفظ مقام و موقعیت زن در برابر مرد است. زنان مسلمان در پرتو پوشش و حجاب اسلامی، نقش سازنده خود را ایفا نموده و ثابت کردند که زن مسلمان، کالای تبلیغاتی نیست.

 

نقش زن در فرهنگ جامعه

فرهنگ جامعه که برآیند ارزش ها، اندیشه ها و خواسته های ملت است، به میزان وسعت و اعتبارش همواره در معرض آفاتی گوناگون بوده است. در اغلب جوامع از جمله ایران قبل از انقلاب، زنان به عنوان هدف، ابزار و موضوع اصلی این آفات بوده اند. در واقع زنان به جهت تأثیرگذاری عمیق و گسترده ای که می توانند در سطوح مختلف جامعه داشته باشند، به عنوان بهترین راه جهت انتقال آفات فرهنگی انتخاب می شوند و از ویژگی های جسمی، عاطفی و نقش اجتماعی بانوان برای تهاجم به فرهنگ سوء استفاده می شود. در این زمانه حساس، این بر عهده زنان ایرانی است که به وظیفه حیاتی خود در مقابل این آفات آگاهی یافته و با پیروزی از رهنمودهای بزرگان دین به آن عمل کنند.

 

زن و جهاد

زن صدر اسلام، با حفظ حدودی که خداوند برای او قرار داده بود، در صحنه های مختلف اجتماعی، سیاسی و نظامی حضوری فعال داشته و به عنوان عنصری کارآمد و مفید، در دفاع از اسلام و حکومت اسلامی نقش های مهمی را ایفا می کرد. حضور زنانی مانند نُسَیبه، جراحه و ام عطیه که در بسیاری از غزوات و جنگ های پیامبر (ع) حضور داشتند و عهده دار مسئوولیت امداد بودند، راه را برای زنان امت اسلامی باز کرده که در صورت نیاز، می توانند با حضور مستقیم به عنوان پرستار و همچنین شرکت غیر مستقیم، مانند تشویق مردان برای رفتن به جبهه، فرستادن امکانات و کمک برای زرمندگان اسلام اقدام کنند. بیان نقش زنان در جنگهای صدر اسلام در زمان پیامبر (ع) می تواند راه گشای امت در شرکت هر چه بیشتر آنان در نبرد با استکبار جهانی باشد.

 

موقیعت زن ایرانی

زن ایرانی در مقایسه با وضعیت زن در جهان امروز، بهترین موقعیت را در حرمت گذاری به حدود و حقوقش دارد و واقعیت های افتخار برانگیزی چون مشارکت های بی نظیر سیاسی و اجتماعی که همه به برکت انقلاب و  اسوه گیری از وجود گران قدر حضرت زهرا (ع) به دست آمده، به طور انکار ناپذیری مؤید و گواه آن است. انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، حرکت زنان و نهضت مؤثر آنان را، در میدان های مختلف فرهنگی، سیاسی و علمی، به عنوان یکی از بهترین شاخص های انقلاب عظیم اسلامی اعلام داشته، و بسیاری از شکوفایی جامعه را، در پرتو حرکت خردمندانه و هوشیارانه زنان جامعه اسلامی معرفی می کند.

 

زن مربی بشریت

الفبای حقوق خانواده در اسلام، بر پایه محبت پی­ریزی شده و نقش آفرینِ هستی، زن را نقش آفرین تاریخ آفریده است. زن مربی بشریت است و کانون تربیت خانواده، بدون این مربی شایسته، رنگ سعادت نخواهد دید و خانه، حضور مسئوولانه و مدبرانه مادری کاردان را می طلبد. این نقش نمی تواند تشریفاتی یا حتی قراردادی باشد و حق تعالی در نظام زیبا و حکیمانه آفرینش زن را در چنین جایگاهی قرار داده است. زن کانون هستی و پایگاه مهر ورزی و عشق خانواده، مرکز آموزش صفا، صمیمیت، ایثار و عطوفت به همگان است.

 

حضور اجتماعی زنان

تردیدی نیست که حضور اجتماعی زنان و فعالیت آنها در عرصه های سیاسی به خودی خود نه تنها ممنوع نیست، بلکه مطلوب هم است؛ مگر این که به وظایف خانوادگی زنان لطمه زده و جنبه های اصیل مادری و همسری آنها را به خطر اندازد. زن مسلمان امروز، باید خطبه ها و خطابه های زهرا و زینب (ع) را که در شرایط سخت روحی ایراد کرده اند، نه یک بار، بلکه بارها و بارها و بارها بخواند تا متوجه شود که الگوهای واقعی زن مسلمان، چگونه در کنار وظایف مادری و همسری، به بیان حقایق پرداختند و راز زندگی معنوی زن را آشکار ساختند. زن مسلمان امروز، با داشتن الگوهای برجسته ای چون زهرا و زینب باید در مسائل سیاسی و اجتماعی بی تفاوت نبوده و وظایف خویش را با پاس داشت از وظایف مادری و همسری انجام دهد.

 

زن، خانواده، جامعه

بی تردید سعادت هر جامعه، در گرو سعادت خانواده های آن است. خانواده، کانون پرورش نسل آینده است و زن در خانواده، مرکز اصلی مهر و عاطفه می باشد. کمبود عواطف در جامعه، زندگی افراد را خشک و بی روح می کند و نسل بعد را روز به روز از سعادت فردی و اجتماعی دور می سازد. امام خمینی (ره) که با قیامش، حیاتی دوباره به شخصیت زن ایرانی بخشید، در پیامی زن را به عنوان مربی صلاح و فساد یک جامعه معرفی می فرماید: « نقش زنان در عالم، از ویژگی های خاص برخوردار است. صلاح و فساد یک جامعه، از صلاح و فاسد زنان در آن جامعه سرچشمه می گیرد. زن یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعه ها به استقامت و ارزش های والای انسانی کشیده شوند و می تواند به عکس آن باشد.

 

آسیه، پیکره ایمان

نظری به تاریخ حیات زن در اعصار پیشین و جستجو در رویدادهای گوناگونی که زن عهده دار نقش آنها بوده این نکته را آشکار می سازد که هرگاه زن جان و روان خویش را پاک دارد و به عوالم روحانی بگراید و هر بار که ضمیر خویش را از نگار هوس و ظاهر سازی ها بزداید، چنان با عظمت و نیرومند می شود که حتی ممکن است تعیین سرنوشت تاریخ ملتی، به اراده او بستگی پیدا کند.

نمونه بارز این زنان، آسیه همسر فرعون است. آسیه در زبان قرآن به عنوان الگویی کامل در مقام عشق ورزی به ایمان خدا معرفی گردیده است. او پیشرو تمام زنانی است که با دلی مالامال از نور ایمان، فکر و عقیده ای محکم و استوار دارند. آری، زن در جهان آفرینش می تواند به گونه ای نیرومند و نافذ گردد که آسیه آن زن خداجوی بود.

http://www2.irib.ir/occasions/H%20Fatemh1/milad/Zan%20Day.htm




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:38 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

بلایی خانمان سوز به نام اعتیاد!

اکنون بیش از 250 میلیون نفر در دنیا مبتلا به اعتیاد هستند و این آمار روز به روز در حال افزایش است.گفته می شود بحران اعتیاد در دنیا بعد از بحرانهای زیست محیطی و بحران اتمی در مقام چهارم قرار دارد.یعنی در واقع چهارمین فاجعه ای که بشر امروز با آن مواجه است، بحران اعتیاد در جهان است.خرید و فروش مواد مخدر در زمینه پر سودترین منابع کسب درآمد،در مقام دوم در سطح جهانی قرار دارد.

اما سوال اینجاست که در برابر این هجمه عظیم جهانی چه تمهیداتی باید اندیشید و چه باید کرد؟وظیفه سازمانها و نهادهای دولتی و حکومتی در مبارزه با این هجوم گسترده چیست؟در کشور ما کدامیک از نهادها مسئولیت  این امر خطیر را بر عهده دارند؟

"پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا".نهادی دولتی و مهم در مبارزه با اعتیاد.شاید همه ما نام و عنوان این نهاد دولتی و مهم را از طریق رسانه جمعی شنیده باشیم اما احتمالا آنچه شنیده و دیده ایم هرگز بیانگر تلاش عظیم و پرخطر این نهاد نخواهد بود.

بازدید از این نهاد تصور تازه تری برای ما ایجاد کرد که شاید قبل از آن اینگونه نمی اندیشیدیم.در بدو ورود رعایت نکات امنیتی جالب و تا حدی عجیب به نظرمی رسید. اما واقعیت اینطور نشان می داد که به مکان مهمی قدم گذاشته ایم و لازمه اجرای چنین مقرراتی را دارا می باشد. برای انجام یک گفتگوی ساده با جناب آقای سرهنگ سماواتی،به سالن کنفرانس رفتیم و منتظر شنیدن گفته های جناب سرهنگ بودیم.ظاهرا قصد ایشان این بود که ابتدا اطلاعاتی در رابطه با انواع مخدرها به ما بدهند.حقیقتا برای ما بسیار جالب بود تا بدانیم و بشناسیم هر یک از مخدرها را و اینکه از اثرات آنها آگاه باشیم.چرا که ممکن است بسیاری از ما تنها نام و عنوانی از این مواد شنیده باشیم که این به تنهایی کافی نیست و شاید برای هر شهروندی لازم باشد تا این مقدار اطلاعات را داشته باشد و با دانستن بیشتر احتیاط کند.

جناب سرهنگ سخنان خود را با توضیحاتی در مورد انواع مخدرها آغاز کردند.

اینکه به طور کلی دو دسته مواد داریم که دسته ای مخدر اند و دسته ای اعتیاد آور. مثلا "حشیش"اعتیاد آور است و تنها چیزی که مخدر است "تریاک" و انواع آن است.

اعتیاد مرز نمی شناسد همانطور که تجارت آن نیز مرزی نمی شناسد.مبدا تولید انواع مخدر ها کشور افغانستان است که طبق آمار در دوران پایانی حکومت طالبان به طور متوسط سالانه 200 تن محصول کشت خشخاش در این کشور صورت می گرفت که بعد از ورود و استقرار نیروهای آمریکایی این رقم به تولید سالانه 8200 تن،افزایش یافت.این امکان وجود دارد که مبدا تولید کارکردی چندان پیچیده نداشته باشد اما تولید و توزیع مواد مخدر بسیار پیچیده و سازمان یافته است.

اعتیاد چیست؟آیا واقعا همه ما اعتیاد را می شناسیم؟آیا دقیقا می دانیم اعتیاد در تمامی ابعاد زندگی از جمله بعد اقتصادی،سیاسی،اجتماعی و فرهنگی چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟

 

عامل سیاسی اعتیاد در سطح جهانی،مربوط به قرن 17 به بعد است.در ئاقع زمان آغاز انقلاب سیاسی.اینکه استعمارگران به دنبال این بودند که برای رسیدن به اهداف دنیا طلبی خود در پی این بودند که ملتهای جهان سوم را دچار خمودی کنند تا بهتر بتوانند به اهداف خود نزدیک شوند...و این هدف منجر به این نتیجه شد که اکنون بیش از 250 میلیون معتاد در جهان داریم که 170 میلیون نفر از آنها معتاد به حشیش و مشتقات آن(از شاهدانه گرفته می شود)هستند که نوع مصنوعی آن "ال .اس.دی"است که جزو روان گردانها محسوب می شود.37 میلیون نفر معتاد  به مواد صنعتی هستند.

فلذا آنچه به نظر می رسد و حائز اهمیت بسیار است این است که بحث گرایش به اعتیاد اکتسابی است و ایجاد محیط های آلوده،می تواند در گسترش اعتیاد نقش داشته باشد.البته سود های کلانی که در خرید و فروش این مواد وجود دارند،در افزایش آن نقش به سزایی دارند.

در چنین شرایطی آنچه مهم به نظر می رسد در گام اول ایجاد پیشگیری است.از طریق دادن آگاهی و شناخت می توان به نوعی پیشگیری کرد.چرا که در بسیاری موارد عدم شناخت منجر به اعتیاد می شود.فلذا بهتر است با این مواد آشنا شویم و عواقب مصرف آنها را بدانیم.

اعتیاد مرز نمی شناسد همانطور که تجارت آن نیز مرزی نمی شناسد.

در بسیاری از موارد افراد مختلف که بیشتر از قشر جوانان هستند،برای ارضای حس کنجکاوی سراغ این مواد رفتند و نتوانستند لذت مصرف مواد را جایگزین لذتی دیگر کنند.چرا که برای آنها مواد مخدر هم پاسخگوی درد جسمی و هم درد روحی و روانی بود.ایجاد نوعی احساس شادی و سرخوشی کاذب از دیگر عوامل جذب افراد به این سمت است.فلذا لازم است تمامی مردم و خصوصا جوانان بدانند تفاوت مواد مخدر با سایر چیزهایی که در طی زندگی روزمره خود با آن در تماس هستند،چیست.

مواد مخدر 3 دسته هستند:

1-سستی زا              2-توهم زا                               3-محرک ها یا توان افزاها

منشا اصلی گروه اول گرد خشخاش است که اواخر زمستان کشت و در بهار برداشت می شود.ابتدا این ماده "تریاک" است که با وافور استعمال می شود و موجب سستی فعالیت فکری و بدنی انسان می شود."تریاک"از طریق تبخیر و نوشیدن هم مصرف می شود.

اما 25 نوع ماده در درون تریاک قرار دارد که"مورفین" از اجزای اصلی آن است که ضد درد شدید است . نوع دیگر"کدئین"است که از گیاه خشخاش و آلپائوئید تریاک است.اگر بدون مشورت و تجویز پزشک مصرف شود،اعتیاد آور است.افراد معتاد به تریاک دچار مشکلات مزاجی هستند و لاغر و بی اشتها هستند چون به شدت کاهش اسید معده دارند.

اما مورفین کلمه ای است که ریشه یونانی دارد و از "مروفئوس"گرفته شده که به آن رب الخواب یا خدای خواب می گویند.بیشترین موارد مصرف آن در اروپا است و خوشبختانه در ایران مصرف آن پایین است.به صورت نیمه مصنوعی مورفین را با پیش سازهای هروئین ترکیب می کنند و "هروئین" تشکیل می شود که 5 برابر قوی تر از مورفین است.ابتدا انگلیسی ها آنرا ساختند و سپس آلمانیها اشکال پیشرفته تر آن را ساختند .نکته مهم این است که آنچه تحت عنوان "کراک"از آن یاد می شود حاصل ترکیب هروئین آزمایشگاهی با درصد خلوص 90%می باشد که با "قرص ایکس"ترکیب شده است .به نوعی می توان گفت هروئین فشرده است و کسی که آنرا مصرف کند به دو نوع مواد آلوده شده است .قرص ایکس و هروئین.ماده دیگری که به همین میزان خطرناک است "شیشه"نام دارد که قسمت کرتکس مغر زا غیر فعال می کند موجب افت فشار خون و کاهش قدرت تنفس می شود.

 

نوع مصنوعی دیگر هروئین،"متادین"است که به عنوان قرصی برای ترک اعتیاد استفاده می شود که به آن "تمجیزک" هم می گویند.خاصیت سستی زایی دارد و دارای دو ماده "کورتن" و "هیدروکورتیزون"است.موجب نابودی سیستم استخوان زایی می شود و یک دهم این ماده 33 بار قوی تر از مورفین است.متاسفانه با تبلیغات ورد کشور ما شده است و بسیار خطرناک و نابود کننده است.فلذا باید توجه داشته باشیم که برخی از تبلیغات برای ترک اعتیاد افراد را دچار گمراهی می کند و باید مراقب باشند ت اسیر آگاهی دروغین نشوند.واقعیت این است که فرایند ترک اعتیاد 11 روز تا 11 ماه طول می کشد و میتوان گفت این اقدام بیش از آنکه ترک اعتیاد باشد به نوعی قطع مصرف است چرا که هر لحظه احتمال گرفتاری مجدد برای فرد وجود دارد.

دسته دوم از مواد مخدر توهم زاها هستند.این مواد از منشا گیاه شاه دانه گرفته می شوند.در واقع از سر گیاه که ماده ای به نام حشیش ترشح می کند که شبیه به حنا است و نامش "حشیش" است. برگ شاه دانه شبیه به جعفری خشک شده است که یک قطره روغن حشیش در 10 نفر ایجاد بی حسی می کند.کسیکه حشیش مصرف می کند در دنیایی بین توهم و خیال است و اشتهای فراوانی پیدا می کند و دچار پرحرفی می شود.باور دارد که می تواند پرواز کند و ممکن است پله ای 2 متری را یک بلندی تلقی کند و از روی آن بپرد.خصوصا "ال.اس.دی" که نوع مصنوعی آن است که بسیار خطرناک است.اینکه توهمی ایجاد می کند که فرد همیشه خود را مابین واقعیت و خیال تصور می کند.کسانیکه این ماده را مصرف میکنند انگار رنگها را می شنوند و اصوات را می بینند.بسیاری از هنرمندان اروپایی معتاد به این ماده هستند .در ایران مقادیر اعتیاد به این ماده کم است و بیشتر در قشر هنرمندان و آهنگسازان و نقاشان مورد استفاده قرار میگیرد.چون مثلا برای نقاش قدرتی ایجاد می کند که رنگها را به گونه ای می بیند که ما نمی بینیم و به همین خاطر ایجاد نوعی قدرت  میکند که هنرمند موفق به خلق یک اثر هنری می شود.

اما "کراک" چیست؟نوعی "کوکائینگ دستکاری شده است که با جوش شیرین ترکیب می شود و معتادان به این ماده غیر قابل برگشت هستند.البته این نوع کراک بیشتر در اروپا مصرف می شود و نوع قبلی موارد مصرفش درایران بیشتر است.

...و قرص اکس،حدودا 90 سال پیش در آلمان تولید شد و اکنون بر اثر تغییر الگوی مصرف به عنوان وسیله ای برای تفریح و شادی استفاده می شود.موجب جمع شدن مغر می شود.ایجاد توهم و انرژی کاذب می کند.بیشتر در پارتی های شبانه مصرف می شود.در ابتدای مصرف نوعی حالت بخشندگی در فرد ایجاد می کند و فرد احساس می کند دستش به سقف میرسد...یعنی اشیاء را به خود نزدیک حس می کند و در دراز مدت افسردگی و وابستگی شدید ایجاد می کند.بعد از این قرص ماده خطرناک دیگری که در کشور ما استفاده بسیار دارد شیشه است که قبلا از آن نام برده شد.چون شبیه به یخ خرد شده است نام آنرا شیشه گذاشتند.بیشتر بخار انرا استعمال می کنند.امکان دارد آنرا روی لامپ بمالند و بخار ایجاد شده تنها از راه تنفس ساده افراد را معتاد می کند.بیشترین تاثیر آن بر قسمت جلوی پیشانی است که مرکز حافظه انسان است و حافظه را مختل میکند.مثلا فرد مبتلا ممکن است یک انسان را حیوان ببیند و مثل گوسفندی او را سر ببرد.به همین خاطر گفته می شود معتادان به این مواد بسیار خطرناک هستند و وجود چنین افرادی در سطح جامعه برای امنیت سایر شهروندان مخرب و نگران کننده است.

 

آنچه به ذهن می رسد این است که واقعا چه نیرویی وجود دارد که با وجود این همه ضرر و بدبختی برای افراد معتاد،باز هم می تواند افراد دیگری را دراین گرداب خطرناک به نابودی کشاند؟افراد معتاد سرمایه عظیمی همچون روح و جسم خود را به نابودی می کشانند تا در ازای آن چه چیز به دست آورند؟

آنچه بیشتر ما را به فکر فرو برد عظمت و مشقتی بود که نیروهای محترم این نهاد در راستای مبارزه با این افیون جهانی، متحمل می شدند.در بازدیدی که از نمایشگاه این مرکز داشتیم بیشتر با فعالیتهای این مرکز آشنا شدیم.اینکه هزاران نفر از هم وطنان زحمت کش ما در مرزهای کشورمان به طور شبانه روز مراقب هستند تا مانع ورود این محموله های ویرانگر به داخل میهن مان باشند.اینکه برای مبارزه بیشتر در حال ایجاد دیوارهای عظیم بتونی در مرزهای مشترک ما با کشورهایی همچون افغانستان و پاکستان هستند تا مانعی برای ورود ایجاد کنند.اینکه قاچاقچیان مواد مخدر از هر راه و روشی استفاده میکنند تا افیونهای میلیاردی خود را در میان جوانان ما پخش کنند.مثلا با جاسازی در تخمه و گردو و یا لا به لای الیاف بافته شده فرشی دستباف.

...و در نهایت آنچه بیش از همه ما را مغموم و رنجیده خاطر ساخت یادآوری این نکته بود که سردار حسین آبادی رییس مرکز بیان کردند که تاکنون بیش از 3600 نفر ازهم وطنان فداکار و دلسوز ما در راه مبارزه با سوداگران مرگ،جان خود را از دست داده اند.به امید آنکه بتوانیم با اطلاع رسانی و آگاه سازی مردم عزیرمان ،ما نیز گامی در جهت مبارزه با این بلای خانمانسوز برداریم.

 

http://www.tebyan.net




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:36 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

پندهاى کوتاه از نهج البلاغه
نویسنده : هئیت تحریریه بنیاد نهج البلاغه

  1. اگر خدا شریکى داشت
    2.
انگیزه دورى از گناه
     3.
زندگى دنیوى دلیل زندگى اخروى
    4.
در خلوت هم از گناه بپرهیزید
    5 
رابطه عقل و گفتار
    6.
حق یکى است
    7 .
جامعیت قرآن
    8.
خشنودى از کار بدکاران
    9.
لزوم شناخت رفیق راه و همسایه
   10 .
خودرایى و مشورت
   11 .
فضیلت علم بر ثروت
   12.
آنچه بر خود نمى پسندى بر دیگران مپسند
   13.
اندرز پذیرى
   14.
دوستى و خردمندى
   15.
پرهیز از دوستى با...
   16.
هشدار مژده است
   17.
خودپسندى
   18.
اکرام خویشاوندان
    19.
بزرگترین عیب
   20.
همت عالى و شکم پرورى
   21.
آنچه دارى قدر بدان
   22.
تنگدستى و پاکدامنى یا ثروت و زشتکارى
   23.
همه کاره ، هیچکاره
   24.
احترام معلم
   25
ادب آموزى از بى ادبان
   26.
غیبت : کار ناتوانها
   27.
ایمان و راستگویى
   28.
چرا بنده دیگران ؟
   29.
شوخى و عقل
   30
کم بخشیدن یا نبخشیدن
   31.
ایمان چیست ؟
   32.
ستیزه جویى
   33.
چه بسا که یکبار خوردن
   34.
صبر و ظفر
   35.
میانه رو تنگدست نمى شود
   36.
تندخویى دیوانگى است
   37.
حکمت هاى ایمان ، نماز...
   38.
در دوستى و دشمنى اندازه نگهدار
    39
نگاه به زیردستان
   40.
معیار زشتى کارها
   41.
تمرین بردبارى
   42.
زبان عاقل و زبان احمق
   43.
اینچنین مالى از دست نمیرود
   44.
عمل و نسب
   45.
تفاوت اعمال
   47.
آخرت نتیجه دنیا
   47.
عجز آفت است و صبر شجاعت ...
   48.
پرهیز از جایگاه تهمت
   49.
فرصت را از دست ندهیم
   50.
مسئولیت وعده
   51.  
ناتوانتر از ناتوانترین
   52.
رفتار ما گفتار دیگران
   53.
فروتنى توانگران و سرافرازى تهیدستان
   54.
اهمیت نماز جمعه
   55.
نرم خویى زمینه دوستى




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:30 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

مقدمه
دانش آموزان گرامى ، فرزندان عزیز
کتابى که اکنون در دست دارید، با همه کوچکى خود، به وسعت دریاهاى بیکرانه ، و به عظمت کوههاى سر به فلک کشیده است : زیرا آنچه در این کتاب کوچک مى خوانید، بخشى از کلمات و جملات کتاب ارجمندنهج البلاغه است ، که به این صورت ساده ، براى شما فراهم شده است .
این کلمات و جملات ، مانند دانه هاى مروارید درخشان ، که از اعماق دریایى سرشار از مرواریدهاى ناب به دست آمده باشد، مخصوص شما نوجوانان عزیز انتخاب شده است . از این رو، تمامى مطالب این کتاب ، با بیانى ساده ، به زبان فارسى امروز، نوشته شده تا براى شما و دیگر هم سن سالهایتان ، به آسانى قابل درک و آموختن باشد. و از این راه ، شما عزیزان را، با کتابى که پس از قرآن ، عالیترین و گرانقدرترین کتاب انسان سازى است ، آشنا سازد.
با نهج البلاغه ، بیشتر آشنا شویم
زندگى در باشکوه ترین دوره تاریخ کشورمان ، یعنى دوران شکوهمند انقلاب اسلامى ، خوشبختى بزرگى است که نصیب شما نوجوانان عزیز شده است . و بى تردید، نوجوان دانش آموز و درسى خوانده یى که در چنین دوران پرشکوهى زندگى مى کند، کمتر ممکن است که با نام نهج البلاغه آشنا نباشد.
با این حال ، براى آشنائى بیشتر شما، بهتر است به چند نکته اشاره شود: نهج البلاغه ، که نمایانگر گوشه یى از اندیشه بلند و آسمانى حضرت على علیه السلام است . از یکهزار سال پیش ، به صورت کتاب جاودانه ، در اختیار جهان و جهانیان قرار گرفته و دنیا را با تحسین و حیرت روبرو کرده است .
این کتاب ، مجموعه یى از گفتارها، پند و اندرزها، نامه ها و نوشته ها، سخنان کوتاه و پر مغز آن امام بزرگوار است ، که توسط دانشمند بر جسته اسلامى ،سید رضى در پایان قرن چهارم و آغاز قرن پنجم هجرى ، گرد آورى شده است .
سید رضى سخنان والا و نوشته هاى بى همتاى امام علیه السلام را، در کتاب نهج البلاغه ، به سه بخش اصلى تقسیم کرده که ترتیب آنها چنین است 1- خطبه ها
2-
نامه ها
3-
سخنان کوتاه




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:29 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

درباره خطبه ها
نوجوانانى که در ایران انقلابى و اسلامى زندگى مى کنند، بر خلاف نسلهاى گذشته ، به خوبى باخطبه و معنى آن ،آشنا هستند.زیرا یا خود، همراه پدر و مادر و بزرگترهایشان ، در نماز جمعه شرکت مى کنند و خطبه امام جمعه شهرشان را از نزدیک مى شوند .یا بوسیله رادیو و تلویزیون ، که خطبه هاى نماز جمعه را پخش مى کنند، با معنى و مفهم خطبه ، آشنا شده اند .
خطبه ، مجموعه گفتارهایى است ، که امام جمعه ، براى مسلمانانى که در نماز جمعه شرکت کرده اند، بیان مى کند. در این گفتارها، مسائل و مطالب گوناگونى مطرح مى شود، تا ضمن آن ، آگاهى لازم ، به امت مسلمان داده شود: آگاهى هایى در باره توحید و خداشناسى ، اصول عقاید اسلامى ، بحث ها و مسائل قرآن ، فلسفه بعثت پیامبران و مسئله ظهور آخرین امام ، و امامت ، موضوع امت و امامت و هر مسئله دیگرى که مطرح ساختن آنها لازم باشد مانند مسائل گوناگون سیاسى و اجتماعى که در جامعه مسلمانان پیش مى آید. از این رو، امام جمعه در خطبه هاى خود، پیرامون اینگونه مسائل نیز توضیحات لازم را مى دهد، تا ذهن امت مسلمان نسبت به آنها روشن شود و فریب دشمنان خدا و دین خدا را نخورند.
اما باید دانست که خطبه هاى امام على علیه السلام ، مخصوص روزهاى جمعه نبود. بلکه چون در دوران حکومت آن حضرت ، نماز تمام روزهاى هفته به صورت جماعت خوانده مى شد، همیشه براى ایراد خطبه ، فرصت مناسب وجود داشت . امام علیه السلام نیز، هر گاه که مسئله فورى و مهمى پیش مى آمد، که لازم بود با مسلمانان در میان گذاشته شود، بر منبر قرار مى گرفت و به ایراد خطبه و روشنگرى ذهن مسلمانان مى پرداخت .
خطبه هایى که در نهج البلاغه گرد آورى شده ، تنها 238 خطبه ، از صدها خطبه آن حضرت است . با این حال ، بخش خطبه ها، در نهج البلاغه ، از دو بخش بعدى که نامه ها و سخنان کوتاه امام (ع ) را در بر دارد، مفصل تر و بلندتر است .
خطبه هاى نهج البلاغه ، بیشتر در موضوع توحید و خداشناسى ، بحث درباره رسالت و معرفى مقام والاى رسول اکرم (ص )، مسائل و مباحث اسلامى و قرآنى ، مسائل سیاسى و اجتماعى جهان اسلام ، و دعوت مسلمانان به سرکت در جهاد و استقبال از شهادت در راه خدا و دین خدا بیان شده است .
درباره نامه ها
بخش نامه هاى نهج البلاغه ، آثارى را که از قلم گهربار آن حضرت تراوش ‍ کرده است ، در بر دارد. و این آثار، عبارت از نامه هایى است که امام علیه السلام ، پیرامون مسائل و حکومت اسلامى و امت مسلمان ، براى دوستان و نزدیکان ، و حتى براى دشمنان خود نوشته است . همچنین نامه ها و فرمانهایى است که آن حضرت ، براى فرمانداران و استانداران و مسئولان حکومتى امور مسلمانان نوشته ، و در هر یک ، عالیترین اصول حکومت و کشوردارى ، بهترین راه خدمت به مردم ، و بخصوص حفظ حقوق افراد ضعیف و طبقه مستضعف را تعیین کرده ، و کارکنان حکومت اسلامى را، به رعایت یکایک این دستورات ، موظف ساخته است .
علاوه بر اینها، مکاتبات ، و اصولا در تمامى نامه ها و نوشته هاى امام علیه السلام ، علاوه بر مسائل آن روز، از یک سو، اصول زندگى در پرتو اسلام و در حکومت اسلامى بیان شده ، و از سوى دیگر، مسائل تربیتى و اخلاقى و اعتقادى اسلام ، و از دیدگاه آن حضرت روشن شده است .




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:28 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

درباره سخنان کوتاه
سومین بخش نهج البلاغه ، در بردارنده سخنان کوتاه امام علیه السلام است که بیشتر آنها، از یک یا دو جمله فشرده تشکیل شده است .اما همین گفته هاى بسیار کوتاه و یکى دو جمله هایى ، که بین مردم به کلمات قصار معروف شده ، هر یک دریایى از معنى را در خود جاى داده است .کلمات قصار على علیه السلام بیشتر دربردارنده پند و اندرزهاى آن حضرت ، و راهنمایى هاى بى نظیرى درباره روش صحیح اعتقادى و تربیت اسلامى است .
مطالب عمیق و پرمعنایى که در این جمله هاى کوتاه وجود دارد، چنان است که دوست و دشمن ،آن را همچون سایر آثار گسترده و مفصل امام (ع )، پس از قرآن کریم و گفتارهاى رسول اکرم (ص )، عالى ترین راهنماى بشر، براى زندگى پاک و سعادت آمیز دانسته اند. طورى که هر کدام از این سخنان فشرده ، صدها درس زندگى و سرمشق انسانیت ، و خوب بودن و خوب زیستن ، در خود نهفته دارد.
پس از آشنائى مختصر با مطالب سه گانه نهج البلاغه ، اکنون باید گفت که : نهج البلاغه ، علاوه برداشتن مطالب عمیق و معانى والا و ارزنده ، و مفاهیم انسان ساز خود، از لحاظ طرز نگارش نیز مقام ارجمندى دارد .
نثر این کتاب و شیوه نگارش حضرت ، چنان شیوا و دلنشین است ، که در زبان و ادبیات عرب ، هرگز نظیرى نداشته و بعدها در طول چند قرن نیز، نظیرى براى آن پیدا نشده است .و از همین رو، براى آن نام نهج البلاغه یعنى راه و روش شیوایى گفتار و رسایى کلام انتخاب شده است .
شریف رضى کیست ؟
شریف رضى ، معروف به سید رضى دانشمند بزرگ اسلامى در قرن چهارم هجرى است که با گردآورى نهج البلاغه نام خود را در تاریخ اسلام جاودانه کرد.
جد پنجم او، حضرت موسى بن جعفر (ع ) امام هفتم شیعیان است و چون حضرت على (ع ) نیز، جد پنجم امام موسى بن جعفر (ع ) بوده است ، به این ترتیب درمى یابیم که حضرت على (ع )، جد دهم سید رضى است . همچنین از طرف مادر نیز اجداد سید رضى ، با9 نسل فاصله ، به حضرت على (ع ) مى رسند. از این رو معلوم مى شود که سید رضى هم از سوى پدر، هم از سوى مادر، خاندان پاک و شریفى داشته که هر دو از نسل مبارک امام على علیه السلام بوده اند.
سید رضى در سال 359 هجرى قمرى متولد شد و پس از یک زندگى کوتاه ولى پر ثمر 47 ساله ، در سال 406 هجرى درگذشت .
وى از کودکى ، دوشادوش برادرش شریف مرتضى به تحصیل دانش ‍ رفته بود، به زودى هوش فراوان و نبوغ سرشار خود رانشان داد، و از تمامى هم سن سالهاى خود پیش افتاد. به طورى که در نخستین سالهاى جوانى به عنوان یک دانشمند برجسته اسلامى شناخته شد و مورد احترام دانشمندان بزرگ آن زمان قرار گرفت .
سید رضى از آغاز جوانى ، شروع به تحقیقات با ارزشى در زمینه قرآن و اسلام و مسائل اسلامى کرد. حاصل تلاشها و تحقیقات او، چند کتاب با ارزش بود که در قرنهاى بعد نیز، همیشه مورد توجه دانشمندان جهان اسلام قرار گرفته است .
وى در زمینه شعر نیز نبوغ سرشارى داشت ، چنانکه دانشمندان و شعر شناسان ، با مطالعه اشعارى که از او باقى مانده است ، وى را بزرگترین و بهترین شاعر عرب دانسته اند.
اما کتابى که نام او را جویده کرده ، نوشته ها و اشعار و تحقیقات خودش ‍ نیست ، بلکه گردآورى و تدوین همین کتابى که امروز، با نام نهج البلاغه در دنیا مى درخشد. سید رضى ، براى جمع آورى مطالب این کتاب نزدیک 20 سال زحمت کشید. به دهها کتابخانه رفت و صدها کتاب را از آغاز تا پایان به دقت خواند. در آن کتابها، که هر کدام دهها سال پیش نوشته شده بود، آثار مختلفى از على علیه السلام نیز وجود داشت . نویسندگان آن کتابها، هر کدام به مناسبت هاى مختلف ، قسمتهائى از خطبه ها، نامه ها، سخنان کوتاه و پند و اندرزهاى امام علیه السلام را نقل کرده بودند.
اما این آثار، در هیچکدام از آن کتابها، نظم و ترتیب درستى نداشت . بلکه هر نویسنده یى قسمتهایى از آثار امام را، در کتاب خود نقل کرده بود.
از این رو، سید رضى سعى و همت فراوان به کار برد و پس از سالها تحقیق و مطالعه ، در سال 400 هجرى قمرى ، موفق شد آثار پراکنده امام را در سه بخش گردآورى کند و به صورت کتابى جامع ، در جهان فرهنگ و اندیشه انتشار دهد.
باید دانست که نهج البلاغه نیز، در بردارنده تمامى آثار امام (ع ) نیست . اما از تمام کتابهایى که در زمینه گفته ها و نوشته هاى آن حضرت ، پیش از سید رضى ، تدوین و تاءلیف شده بود، پرمطلب تر و داراى نظم و ترتیب بیشتر و به کمال نزدیک است .




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:27 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

سخنان على علیه السلام ، پیش از سید رضى
سید رضى ، نهج البلاغه را در زمانى گردآورى و تنظیم کرد که حدود 350 سال از شهادت حضرت امیرمؤ منان (ع ) مى گذشت .
مى دانیم که سید رضى مطالب نهج البلاغه را از میان نوشته هاى کتابهاى که قبل از او تالیف شده بود بدست آورد و یکجا گردآورى کرد، و همین نکته آشکار مى کند که پیش از او بسیارى از نویسندگان و محققان دیگر، دست به جمع آورى آثار امام (ع ) زده بودند.
به طورى که دانشمندان و تاریخ نویسان در کتابهاى خود نوشته اند پیش از تنظیم نهج البلاغه 22 کتاب دیگر نیز وجود داشت که همه آنها، مثل نهج البلاغه ، شامل سخنان و نامه ها و نوشته هاى امام علیه السلام بود، نخستین کتابى که در این زمینه تدوین شد، سخنرانى هاى على علیه السلام روى منبر نام داشت ، مولف این کتاب کسى بود که در زمان جاهلیت - یعنى پیش از بعثت رسول اکرم (ص ) به دنیا آمد او که بعد از ظهور اسلام ، مسلمان شده بود، پس از رحلت پیامبر (ص ) به جمع یاران على (ع ) پیوست و پس از آن ، تا زمان شهادت امام ، از یاوران وفادار و فداکار او بود.
این شخص که زید بن وهب نام داشت در سال 96 هجرى در گذشت . اما سالها پیش از مرگ ، مطالبى را که خود از زبان امیرالمؤ منین شنیده بود درسخنرانیهاى على (ع ) روى منبر نوشت .
پس از او، بیست کتاب دیگر در این زمینه تنظیم شد. و بالاخره آخرین کسى که پس از سید رضى در این مورد کتابى تدوین کرد، دانشمند برجسته یى به نام ابو عثمان جاحظ بود.
جاحظ در سال 225 هجرى در گذشت و این ، تاریخى بود که سید رضى ، 104 سال پس از آن متولد شد. کتاب جاحظصد سخن از امیرالمؤ منین على علیه السلام نام دارد که سید رضى از مطالب آن نیز مانند مطالب کتابهاى دیگر، استفاده کرده و قسمتهایى از آن را در نهج البلاغه نقل کرده است .
مجموعا هفتاد نفر از دانشمندان قبل از سید رضى خطبه ها و سخن هاى امام على (ع ) را جمع آورى کرده اند که این مختصر را گنجایش ذکر نام همه آنها نمى باشد. (1)




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:27 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی

چرا این جملات را انتخاب کرده ایم ؟
براستى انتخاب چند گوهر از میان گوهرهاى یک گنجینه پربار، کار دشوارى است . و از آن دشوارتر، انتخاب گوهرهاى معنوى کلام حضرت على (ع ) از گنجینه بى مانند نهج البلاغه است . زیرا وقتى قرنهاست که کلام امام (ع ) را، فروتر از کلام خلق و فراتر از کلام مخلوق مى نامند و مى شناسند، جسارت گستاخى خواهد بود که کسى از میان آنها، چند کلام راانتخاب کند. چون انتخاب کردن ، معمولا به معنى ترجیح و برتر دانستن چیزى از میان چیزهاى دیگر است . و حال آنکه کلام امام (ع ) در چنان حدى از اوج ارزش ‍ و والایى است ، که هیچکدام را نمى توان انتخاب کرد و نسبت به بقیه ترجیح داد.
به این ترتیب ، کارى که در این کتاب کوچک صورت گرفته ، انتخاب کردن ، به معنى ترجیح دادن نیست ، بلکه به منظور آشنا ساختن نوجوانان عزیز، با کوتاه ترین و ساده ترین کلمات و جملات امام (ع ) است .
بدین که خواسته ایم تعدادى از کلمات و جملات کوتاه امام را، که درک و دریافت و آموختن آن ، براى نوجوانان کلاس پنجم ابتدائى آسان ترین باشد، در دسترس آنان قرار دهیم . از این رو، در این مجموعه کوچک ، ساده ترین جمله ها را انتخاب کرده ایم ، نه بهترین آنها را. زیرا ستارگان و تابناک کلام امام (ع )، در آسمان روشن و گسترده . نهج البلاغه ، همه ،بهترین ووالاترین هستند.
کوشش کرده ایم تا جملات این کتاب ، در زمینه هاى گوناگون سخنان زندگى بخش ، و پندها و راهنمایى هاى انسان امام (ع ) باشد.
تعدادى از جملات درباره توحید و خداشناسى ، تعدادى دیگر در موضوع راز آفرینش انسان و سایر موجودات ، تعدادى از آنها پیرامون ارتباط انسان با خلق خود، و بیشترین آنها، درباره مربوط به روشهاى تربیتى و اخلاقى اسلام ، و پندهاى امام (ع ) پیرامون شیوه هاى صحیح زندگى فردى و اجتماعى است . این قسمت از جملات امام (ع )، اندرزهایى ساده و قابل اجرا هستند، که عمل به آنها که نه تنها سخت و دشوار نیست ، بلکه آسان و دلپذیر است ، و در عین حال ، آسایش انسان در دنیا و رستگارى او را در آخرت تضمین مى کند.
هر کدام از جمله ها، در ساده ترین صورت ممکن ، به زبان فارسى ساده و آسانى ترجمه شده است .
ممکن است درک کامل کلام امام (ع ) با وجود ترجمه ساده ، باز هم براى نوجوانانى که این کتاب بخاطر آنها تهیه شده است ، دشوار باشد. از این رو، علاوه بر ترجمه کلمات امام (ع )، درباره هر یک ، شرح کوتاهى نیز تهیه کرده و با زبانى درخور درک این گروه سنى ، نوشته ایم ، تا مطالعه آنها، به این فرزندان عزیز، براى درک کلام امام (ع )، بیشتر کمک کند.
امیدواریم این کتاب کوچک ، دریچه اى به روى نوجوانان عزیز بگشاید، تا از راه آن ، به دنیاى پهناور اندیشه هاى امام (ع ) وارد شوند و با تعالیم درخشان اعتقادى و اخلاقى و تربیتى و انسانى اسلام بیشتر آشنا شوند. هیئت تحریر به بنیاد نهج البلاغه




موضوع مطلب :


سه شنبه 87 خرداد 28 :: 9:26 عصر ::  نویسنده : تقی عابدی
1. اگر خدا شریکى داشت
لو کان لربک شریک لاتتک رسله .
نامه / 31.
ترجمه :اگر پروردگارت شریکى مى داشت ، فرستادگان آن شریک (یعنى پیامبران آن خدا دیگر) نزد تو مى آمدند.
شرح : خداوند توانائى که ما را، و این دنیاى پهناور و پر از زیبائى را، آفریده است ، خدایى یگانه و بى همانند است .
تمامى پیغمبرانى که براى راهنمایى افراد بشر، به میان مردم آمده اند، با آن که دینهاى گوناگون آورده اند، سخنهایشان درباره خدا، یکسان و همانند بوده است . همه آنها، به پیروان خود گفته اند که : خدا یکى است و شبیه و شریک ندارد.
فرزند عزیز، این را بدان که اگر غیر از پروردگار یگانه و بى شریک ، خدا دیگرى هم وجود داشت ، او را به افراد بشر اعلام دارند، هم مردم را به سوى او دعوت کنند.
ولى در طول میلیونها سالى که از زندگى بشر مى گذرد، واز میان 124 هزار پیغمبرى که براى هدایت مردم آمده اند، هرگز پیغمبرى نگفته است :
من ، از سوى خدایى ، غیر از خداى یگانه ، به سوى شما فرستاده شده ام .
همین موضوع ، دلیل آشکارى است براى آن که بدانى : خداى تو، و آفریدگار و همه افراد بشر، و خالق این جهان بزرگ ، همان خداوند یگانه و بى مانند است که تمام پیغمبران ، از او سخن گفته اند و همه افراد بشر را، به سوى او دعوت کرده اند.




موضوع مطلب :


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
درباره وبلاگ



استخاره آنلاین با قرآن کریم


فال حافظ


بازی آنلاین


تعبیر خواب آنلاین

Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت


روزشمار فاطمیه
روزشمار غدیر
روزشمار محرم عاشورا<\/a>

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 47
بازدید دیروز: 21
کل بازدیدها: 927676